نسبت شارپ یا Sharpe Ratio در ارز دیجیتال +محاسبه
همانطور که همه ما از تجربه دردناک آموختهایم، سرمایهگذاری در کریپتو ریسکهایی را به همراه دارد، ریسکهایی که با این وجود کاملاً شبیه به انواع دیگر سرمایهگذاریها هستند، از جمله نوسانات بازار، احتمال زیانهای غیرمنتظره قابل توجه (همانطور که در FTX و Terra Luna اتفاق افتاد)، و تهدیدهای همیشه حاضر از سوی بازیگران نامناسب.
خوشبختانه، با این حال، راههای بیشماری برای ارزیابی نوسانات و کاهش ریسک هنگام توسعه استراتژیهای سرمایهگذاری و طراحی پرتفوی متنوع وجود دارد. در واقع کتاب ها و مقالات خوبی در مورد موضوعات مدیریت کمّی پورتفولیو و بهینه سازی استراتژی وجود دارد.
با توجه به پیچیدگی معاملات کریپتو، شما سؤالاتی دارید که قابل درک است، و هدف ما ارائه برخی از پاسخ ها است.بیایید معنی نسبت شارپ، دقیقاً نسبت شارپ در کریپتو چیست؟ تعریف نسبت شارپ در ارز دیجیتال چیست؟چه نسبت شارپی خوب محسوب میشه؟ و همه حقایق دقیق دیگر را دریابیم.
پیشنهاد ویژه : از کمپین آموزش ارز دیجیتال رایگان همیارسرمایه دیدن کنید
ویلیام اف شارپ (William F. Sharpe) و نسبت او
بیایید از ابتدا شروع کنیم. نسبت “شارپ” در شارپ نام خود را مدیون ویلیام فورسایت شارپ، اقتصاددان آمریکایی، دانشگاهی و برنده جایزه یادبود نوبل در علوم اقتصادی است (این جایزه معمولاً به عنوان جایزه نوبل اقتصاد شناخته می شود).
در سال 1961، شارپ دکترای خود را در اقتصاد از UCLA به پایان رساند. از 1957-1961 او در شرکت RAND کار می کرد. در طول دهه های 1960 و 1970 او در دانشگاه های مختلف اقتصاد تدریس می کرد. در دهه 1980 یک شرکت مشاوره سرمایه گذاری شارپ راسل را تاسیس کرد.
در سال 1990، شارپ جایزه نوبل را به خاطر کارش بر روی به اصطلاح “مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای” دریافت کرد، که یک مدل مالی است که روشی را نشان می دهد که قیمت اوراق بهادار منعکس کننده ریسک ها و بازده های احتمالی است. طبق تئوری او، قیمت گذاری دارایی های پرریسک توسط یک بازار به سرمایه گذاران اجازه می دهد که آنها را در پرتفوی خود بگنجانند وقتی با سرمایه گذاری هایی که ریسک کمتری دارند ترکیب شوند و این بینش به ایده “بتا” یا اندازه گیری ریسک پرتفوی منجر شد.
هنگام مقایسه ریسک یک دارایی با ریسک بازار گسترده تر، سرمایه گذار اغلب از یک ضریب بتا استفاده می کند.
نسبت شارپ در ارز دیجیتال چیست؟
همچنین نسبت شارپ به عنوان معیار شارپ، نسبت پاداش به متغیر یا شاخص شارپ نیز شناخته می شود.
نسبت شارپ توسط ویلیام اف شارپ در سال 1966 ایجاد و به ابزاری محبوب در بین متخصصان مالی تبدیل شد. این نسبت برای تعیین بازده سرمایه گذاری (ROI) استفاده می شود. نسبت شارپ سودهای احتمالی را با ریسک ها مقایسه می کند.
این نسبت رابطه ریسک در مقابل پاداش را ساده می کند و نشان می دهد که آیا دارایی از طریق اهرم سود می برد یا خیر. به بیان ساده، نسبت شارپ نشان می دهد که آیا باید با سرمایه گذاری ریسک کنید یا خیر؟ با این حال، از جنبه فنی تر این معیاری برای میانگین بازگشت سرمایه است.
بنابراین، هنگامی که دو دارایی بر اساس نسبت شارپ آنها ارزیابی می شوند، دارایی با نسبت بیشتر بهتر تلقی می شود. این بدان معناست که دارایی دارای پتانسیل بالاتری برای کسب سود، با خطرات بیشتری همراه است. بنابراین، یک استراتژی سرمایه گذاری زمانی جذاب تر است که نسبت شارپ بالاتری داشته باشد.
شارپ بالاتر بر اساس ریسک تعدیل شده، عملکرد بهتری را نشان می دهد. صفر نشان می دهد که دارایی بدون ریسک است، در حالی که یک ارزش منفی هیچ معنای مفیدی را در مورد پاداش دارایی نسبت به ریسک منتقل نمی کند.
با این حال، توجه داشته باشید که مقادیر منفی نسبت شارپ چندان مفید نیستند. این به این دلیل است که محاسبه نسبت شارپ زمانی که بازده به طور منظم در حال افزایش است یا نوسانات بیش از حد وجود دارد، می تواند به 0 نزدیک شود.
کاهش شارپ بیت کوین را می توان به بازارهای بسیار نوسانی در چند ماه گذشته نسبت داد. برای مثال، در زمستان کریپتو ضربه سختی خورد و شرکت ها و پروژه ها هر روز با شکست مواجه می شدند. بازارها به شدت بی ثبات شدند که می تواند نسبت منفی شارپ را توضیح دهد.
با اطمینان می توان استدلال کرد که نسبت شارپ رایج ترین معیار مورد استفاده برای عملکرد تاریخی دارایی های مالی است، خواه صندوق های سرمایه گذاری مشترک، صندوق های تامینی، سهام یا موارد دیگر.
نسبت شارپ توسط بانک های مختلف و مدیران صندوق های بزرگ استفاده می شود. آنها نسبت شارپ را با تکنیک های دیگر برای ارزیابی عملکرد پورتفولیو ترکیب می کنند. علاوه بر این، نسبت شارپ می تواند برای تجزیه و تحلیل بازارهای مالی (به عنوان مثال، بازار سهام) استفاده شود.
اگرچه به خاطر داشته باشید که طرح های پونزی می توانند نسبت شارپ بالایی نیز داشته باشند. با این حال، داده های طرح پونزی فریبنده است و بازده واقعی را نشان نمی دهد. بنابراین، همیشه قبل از استفاده، صحت داده ها را بررسی کنید.
فرمول نسبت شارپ
نسبت شارپ با در نظر گرفتن بازده مازاد (همچنین به عنوان “حق بیمه”) سرمایه گذاری بر نرخ بدون ریسک و تقسیم آن بر انحراف استاندارد بازده سرمایه گذاری محاسبه می شود.
در حوزه کریپتوکارنسی، نسبت شارپ (Sharpe ratio) یکی از معیارهای مهم برای ارزیابی عملکرد سرمایهگذاریها است. این نسبت، نسبت بین بازدهی اضافی (بازدهی خالص بعد از کسر نرخ بیریسک) و ریسک سرمایهگذاری را ارزیابی میکند.
فرمول نسبت شارپ به صورت زیر است:
Sharpe Ratio = (R_p – R_f) / σ_p
Sharpe ratio = (ریسکزایی بازدهی پرتفو – نرخ بیریسک) / استاندارد ریسک پرتفو
که در آن:
R_p نشاندهنده بازدهی سرمایهگذاری است.
R_f نشاندهنده نرخ بیریسک (معمولاً نرخ بهره بانک مرکزی یا نرخ بیلیتری) است.
σ_p نشاندهنده پراکندگی (واریانس) بازدهی سرمایهگذاری است.
در این فرمول، ریسکزایی بازدهی پرتفو نشاندهنده بازدهی اضافی پرتفو نسبت به نرخ بیریسک است. استاندارد ریسک پرتفو نیز نشاندهنده میزان واریانس (پراکندگی) بازدهی پرتفو است. هر چه مقدار نسبت شارپ بیشتر باشد، به این معنی است که بازدهی اضافی بیشتری نسبت به ریسک سیستماتیک دارید و عملکرد سرمایهگذاری بهتر است.
نسبت شارپ بالاتر، نشاندهنده عملکرد بهتر و ریسک کمتر سرمایهگذاری است. با این حال، باید توجه داشت که نسبت شارپ تنها یکی از معیارهای موجود برای ارزیابی سرمایهگذاری در کریپتوکارنسی است و نباید تنها به آن برای تصمیمگیری استناد کرد. عوامل دیگری مانند تحلیل تکنیکال، تحلیل بنیادی، ریسک توزیع شده، وضعیت بازار و سایر معیارها نیز باید در نظر گرفته شوند. همچنین، مقادیر نسبت شارپ برای هر سرمایهگذاری و بازه زمانی ممکن است متفاوت باشند و باید به طور خاص برای هر مورد بررسی شوند.
مثال نسبت شارپ
به عنوان مثال، فرض کنید که یک سرمایهگذار دو سرمایهگذاری متفاوت را در نظر میگیرد: یک دارایی دیجیتال با بازده 20% و انحراف استاندارد 10% و یک اوراق قرضه دولتی با بازده 5% و انحراف استاندارد 0%.
نسبت شارپ برای دارایی کریپتو(20٪ – 5٪) / 10٪ = 1.5 خواهد بود، در حالی که نسبت شارپ برای اوراق قرضه دولتی
(5٪ – 5٪) / 0٪ = 0 خواهد بود.
مثالی از استفاده از نسبت شارپ در تحلیل سرمایه گذاری:
فرض کنید شما دو گزینه سرمایه گذاری دارید، گزینه A و گزینه B. گزینه A دارای میانگین بازدهی 8٪ با انحراف استاندارد 12٪ است، در حالی که گزینه B دارای میانگین بازدهی 10٪ با انحراف استاندارد 15٪ است. نرخ بدون ریسک 3 درصد است.
برای گزینه A:
مازاد بازده = 8% – 3% = 5%
نسبت شارپ برای گزینه A = 5٪ / 12٪ = 0.42
برای گزینه B:
مازاد بازده = 10% – 3% = 7%
نسبت شارپ برای گزینه B = 7٪ / 15٪ = 0.47
در این مثال، گزینه B نسبت شارپ بالاتری دارد، که نشان می دهد بازده مازاد بالاتری نسبت به ریسک خود در مقایسه با گزینه A ارائه می دهد. بنابراین، بر اساس نسبت شارپ، گزینه B ممکن است از دیدگاه تعدیل شده با ریسک مطلوب تر در نظر گرفته شود. .
توجه به این نکته حائز اهمیت است که نسبت شارپ باید همراه با سایر معیارها و عوامل در هنگام تصمیم گیری برای سرمایه گذاری استفاده شود، زیرا محدودیت های خود را دارد و ممکن است تمام جنبه های ریسک یا عملکرد سرمایه گذاری را در بر نگیرد.
چه نسبت شارپ خوب در نظر گرفته می شود؟
هیچ نسبت “خوب” شارپ وجود ندارد که برای همه سرمایه گذاری ها، از جمله ارزهای دیجیتال، اعمال شود. این به سرمایه گذاری خاص و میزان تحمل ریسک سرمایه گذار و اهداف سرمایه گذاری بستگی دارد.
برخی از سرمایه گذاران ممکن است مایل به پذیرش سطوح بالاتر نوسان و بازده بالقوه بالاتر باشند، در حالی که برخی دیگر ممکن است نوسانات کمتر و بازدهی ثابت تر را ترجیح دهند.
در نهایت، تعیین سطح ریسکی که با آن راحت است و نسبت شارپ که برای استراتژی سرمایهگذاری آنها مناسب است، به عهده سرمایهگذاران است.
نسبت شارپ خوب بسته به شرایط بازار و نوع سرمایهگذاری متفاوت است. اما به طور کلی، یک نسبت شارپ بالا به معنای عملکرد بهتر سرمایهگذاری است. در عمل، نسبت شارپ ۱ به عنوان یک معیار قابل قبول محسوب میشود و نسبت شارپ بالاتر از ۱ به معنای عملکرد بسیار خوب تر است.
هرچند که تعیین نسبت شارپ خوب به تنهایی برای تصمیمگیری سرمایهگذاری کافی نیست و باید با توجه به شرایط و هدف سرمایهگذاری، با معیارهای دیگری مانند بازدهی کلی بازار و تحلیل بنیادی همراه شود.
همچنین، باید توجه داشت که نسبت شارپ تنها بر اساس بازدهی و ریسک مرتبط با سرمایهگذاری محاسبه میشود و عوامل دیگری مانند عوامل محیطی و بازار را در نظر نمیگیرد. بنابراین، تصمیمگیری سرمایهگذاری باید به یک تحلیل جامع و کامل تر تکمیل شود که همه این عوامل را در نظر بگیرد.
با گفتن موارد فوق، به نظر می رسد بسیاری موافق هستند که نسبت شارپ خوب 1 یا بالاتر است. بنابراین، صعود از نسبت شارپ خوب به نسبت شارپ بسیار خوب، چیزی بین 1 و 2 است، در حالی که نسبت شارپ عالی معمولاً بالای 3 در نظر گرفته می شود.
نسبت شارپ منفی چیست؟
در مثالهایی که تاکنون ذکر شد، این نسبت همیشه یا یک عدد مثبت یا صفر بوده است. با این حال، اگر محاسبات شما منجر به نسبت شارپ منفی شود، به چه معناست؟
اگر بازده سرمایه گذاری کمتر از نرخ بدون ریسک باشد، نسبت شارپ منفی رخ می دهد. همانطور که اشاره شد، نسبت شارپ به عنوان بازده اضافی پرتفوی تقسیم بر انحراف استاندارد بازده پرتفوی درک می شود. اکنون، از آنجایی که انحراف استاندارد (یا نوسانات بازار کریپتو) نمیتواند منجر به منفی شود، بازده منفی بیش از حد به این معنی است که نسبت شارپ منفی خواهد بود.
همانطور که می بینیم، نسبت شارپ منفی به این معنی است که Rp <Rf (بازده دارایی کمتر از نرخ بهره بدون ریسک است).
آیا نسبت شارپ محدودیتها و نقاط ضعف و قوت خاصی نیز دارد؟
بله، نسبت شارپ همچنین دارای محدودیتها و نقاط ضعف خاصی است که در نظر گرفتن آنها در استفاده از این معیار مهم است.
مزایای استفاده از نسبت شارپ
در استفاده از نسبت شارپ مزایایی وجود دارد که در زیر به برخی از اصلی ترین مزایا اشاره شده است.
- نسبت شارپ برای تنظیم ریسک با تقسیم بازده اضافی بر انحراف استاندارد، به سرمایه گذاران اجازه می دهد تا سرمایه گذاری های مختلف را با سطوح مختلف ریسک مقایسه کنند.
- نسبت شارپ یک معیار واحد را برای ارزیابی عملکرد یک سرمایهگذاری ارائه میکند که محاسبه و درک آن نسبتاً آسان است (اگرچه میتواند لایههایی از پیچیدگی وجود داشته باشد).
- از آنجایی که نسبت شارپ هم بازده و هم ریسک سرمایه گذاری را در نظر می گیرد، ارزیابی جامع تری از عملکرد سرمایه گذاری ارائه میدهد.
- از آنجایی که هم معروف است و هم به طور گسترده مورد استفاده قرار می گیرد، معیاری محبوب از بازده تعدیل شده بر اساس ریسک را نشان می دهد و به سرمایه گذاران اجازه می دهد سرمایه گذاری ها را به راحتی مقایسه کنند.
- فراگیر بودن آن نشان دهنده مزیت دیگری است: سرمایه گذاران می توانند از نسبت شارپ در سراسر طبقات دارایی، اعم از ارزهای دیجیتال، سهام، اوراق قرضه و حتی املاک و مستغلات استفاده کنند.
- به این دلایل و دلایل دیگر، نسبت شارپ میتواند ابزار قدرتمندی برای ارزیابی عملکرد یک ارز دیجیتال خاص باشد، بهویژه زمانی که با اشکال اضافی تحلیل فنی و تحلیل بنیادی ترکیب شود.
معایب استفاده از نسبت شارپ
برخی از محدودیتها و نقاط ضعف نسبت شارپ عبارتند از:
- اعتماد به دادههای تاریخی: نسبت شارپ بر اساس دادههای تاریخی محاسبه میشود و به همین دلیل، وابستگی به دادههای گذشته وجود دارد. این ممکن است باعث شود که نتایج آن در شرایط بازار جدید و تغییرات ناگهانی قابل اعتماد نباشد.
- فرضیات نرخ بیریسک: نسبت شارپ بر اساس فرضیهای است که نرخ بیریسک ثابت است. در عمل، نرخ بیریسک ممکن است متغیر باشد و این موضوع میتواند تأثیری بر نتایج نسبت شارپ داشته باشد.
- فرض توزیع نرمال: نسبت شارپ فرض می کند که بازده سرمایه گذاری یا پرتفوی از توزیع نرمال پیروی می کند. در واقعیت، بازده اغلب رفتار غیر طبیعی، مانند چولگی را نشان میدهند که میتواند بر دقت نسبت تأثیر بگذارد.
- حساسیت به دوره زمانی: نسبت شارپ معمولاً بر اساس بازه زمانی خاصی محاسبه میشود. انتخاب بازه زمانی مختلف میتواند منجر به نتایج متفاوتی شود و درک صحیحی از عملکرد سرمایهگذاری را به ما ندهد.
- نادیده گرفتن عدم خطرپذیری: نسبت شارپ در فرضیه خطرپذیری سرمایهگذار تحت تأثیر قرار نمیگیرد و تنها به بازدهی و ریسک سرمایهگذاری توجه میکند. بنابراین، برای سرمایهگذارانی که تمایلی به پذیرش ریسک ندارند، ممکن است ارزش کمتری داشته باشد.
- حساسیت به تغییرات در ساختار بازار: نسبت شارپ فرض میکند که بازدهی سرمایهگذاریها توزیع نرمال دارد و در بازارهایی که این فرض برقرار نیست، ممکن است نتایج نسبت شارپ نادقیق باشد.
- حساسیت به نرخ بدون ریسک: نسبت شارپ تحت تاثیر انتخاب نرخ بدون ریسک است. نرخهای متفاوت بدون ریسک میتواند به مقادیر متفاوت نسبت شارپ منجر شود و مقایسه بین سرمایهگذاریها یا پرتفویها را چالشبرانگیزتر کند.
به طور کلی، برای ارزیابی شرایط سرمایهگذاری، بهتر است نسبت شارپ را به عنوان یکی از معیارها در کنار سایر معیارها و تحلیلها مورد استفاده قرار دهید. همچنین، نباید فقط به نسبت شارپ برای تصمیمگیری سرمایهگذاری اعتماد کنید و باید به شرایط خاص هر سرمایهگذاری و اهداف خود توجه کنید.
نظر نهایی در مورد نسبت شارپ در کریپتو
به خاطر داشته باشید که نسبت شارپ تنها یکی از معیارهای بسیاری از ریسک و بازده است. با در نظر گرفتن این نکته، سرمایه گذاران کریپتو عاقلانه هستند که هنگام تصمیم گیری در مورد سرمایه گذاری کریپتو، عوامل مختلفی را در نظر بگیرند.
عواملی مانند سطح کلی ریسک در یک سبد، همبستگی بین سرمایهگذاریهای مختلف، و میزان تحمل ریسک سرمایهگذار و اهداف سرمایهگذاری، همگی باید در هنگام طراحی و اجرای تصمیمات سرمایهگذاری در نظر گرفته شوند.
نسبت شارپ (Sharpe ratio) یکی از معیارهای مهم در تحلیل سرمایهگذاری است که توسط ویلیام شارپ (William Sharpe) پیشنهاد شده است. این معیار برای ارزیابی عملکرد سرمایهگذاریها و پرتفوها استفاده میشود و نسبت بین بازدهی اضافی (بازدهی فوق نرخ بیریسک) و ریسک سیستماتیک (استاندارد دستهبندی شده ریسک) را نشان میدهد.
دیدگاهتان را بنویسید