13+روش محاسبه ارزش واقعی سهام یک شرکت{ضریب قیمتی در رویکرد نسبی}
محاسبه ارزش شرکت
در این مقاله می خواهیم بررسی کنیم که ارزش شرکت چقدر است و نحوه محاسبه ارزش سهام یک شرکت به چه صورت است ؟
سهام یک شرکت باید باتوجه به ارزش واقعی و ذاتیش چه عددی باشد که در بازار برای سرمایه گذار ها به صرفه بوده واقدام به خرید آن سهام نمایند؟
برای اینکه ارزش یک سهم را حساب کنید، روش های مختلفی داریم.
جامع ترین آموزش رایگان بورس در وب سایت همیارسرمایه (لطفا به صفحه اشاره شده مراجعه کنید)
از روش های آکادمیک گرفته مثل روش های تنزیلی، گردن و اف سی اف ها که بیشتر در بخشهای آکادمیک به آن میپردازند، تا روش های بازاری و روش های خیلی ساده مثل مفهوم نسبت P/E , P/S و NAV و روش های متداول دیگر صحبت کنیم. برای آشنایی بیشتر با مبحث nav می توانید مقاله ” NAV چیست ” را مطالعه نمایید.
تحلیل بودجه 1401 و تأثیر آن بر صنایع بورسی
روش P/E روشی است که فعالان بازار خیلی به آن اهمیت می دهند. یعنی یکی از موارد و ضروریاتی هست که وقتی می خواهید وارد بورس شوید و بر اساس نمونه تحلیل بنیادی و تکنیکال بخواهید قدم به سمت خرید سهم بردارید باید مورد P/E را بدانید.
تحلیل تکنیکال بورس روشی برای پیشبینی روند آتی سهام است. ما در مقاله “آموزش جامع تحلیل تکنیکال بورس” به صورت کامل تحلیل تکنیکال در بورس توضیح داده ایم که بهتون پیشنهاد می کنم حتما مطالعه کنید.
1- P/E چیست؟
P/E کسری و جزء روشهای ارزشگذاری نسبی است.
P/E یعنی در واقع P تقسیم بر E است یا به قول معروف PRICE تقسیم بر Earning Price Share است که قیمت سهم تقسیم بر سود میشود.
P/E ممکن است بر اساس آینده (پیش بینی) یا آینده (پیش بینی شده) تخمین زده شود. نسبت P/E بالا می تواند به این معنی باشد که سهام یک شرکت بیش از حد ارزش گذاری شده است یا اینکه سرمایه گذاران انتظار نرخ رشد بالایی در آینده دارند.
این روش اغلب برای ارزش گذاری شرکت هایی با سابقه سوددهی ثابت استفاده می شود. شرکت هایی که هیچ درآمدی ندارند یا در حال زیان دهی هستند، نسبت P/E ندارند زیرا چیزی برای در مخرج وجود ندارد.
قیمت فعلی سهام (P) را میتوان به سادگی با وصل کردن نماد سهام به هر وبسایت مالی (سایت شركت مديريت فناوري بورس تهران) پیدا کرد، اگرچه این ارزش واقعی نشاندهنده آن چیزی است که سرمایهگذاران در حال حاضر باید برای یک سهام بپردازند. EPS رقم کمی مبهمتر است.
- EPS به دو طریق محاسبه می شود. TTM مخفف Trailing 12 months ” برای توصیف 12 ماه متوالی گذشته از داده های عملکرد یک شرکت استفاده می شود،
- نوع دوم EPS در صورت مالی یک شرکت یافت می شود. این بهترین حدس شرکت در مورد انتظارات آن در آینده است. اندازه گیری 12 ماهه معمولاً در صورت سود وزیان یک شرکت گزارش می شود که معمولاً به صورت سه ماهه به روز می شود تا با اصول پذیرفته شده حسابداری (GAAP) مطابقت داشته باشد، اگرچه برخی از تحلیلگران میانگین سه ماهه اول و سه ماهه آخر را در نظر می گیرند.
سود مورد انتظار
اگر بخواهیم در مورد یک سهم بگوییم که P/E چند است باید قیمت پایانی آن سهم را بینیم که چه قیمتی است.
سودی که انتظار داریم از آن سهم بسازد چند است؟
به طور مثال فرض کنید قیمت سهم مورد نظرتان ۸۰۰ تومان باشد و eps به ازای هر سهم (به طور فرض ۲۰۰تومان).
۸۰۰ تومان را تقسیم بر ۲۰۰ تومان سود می کنیم، نتیجه می شود عدد ۴.
عددی که P/E به ما میدهد حتی ممکن است منفی هم بشود که زیاد کاربردی ندارد. منفی شدن این پارامتر به این معنی است که سود تبدیل به زیان بشود.
عدد P/E بیانگر چیست؟
در مثال ذکر شده عدد ۴ به ما چه می گوید؟ قبل از اینکه بخواهیم وارد جزئیات شویم به بررسی کلیات این نسبت می پردازیم و می ببینیم چه اطلاعاتی می خواهد به ما بدهد.
به صورت کلی عدد ۴ را اینگونه تعریف می کنند که؛ ۴ سال باید بگذرد تا اصل سرمایه ای که داشته اید به واسطه آن سودها برگردد و به سرمایه شما اضافه شود یا به عبارتی بعد از ۴ سال سرمایه شما دو برابر شود.
در مورد بانک مثال میزنیم. فرض کنید شما در بانک سرمایهگذاری یا سپرده گذاری می کنید و سود سپرده بانکی سالیانه ۲۰% هست. در اینجا ما میگوییم P/E برابر است با ۵ . در واقع ۱ تقسیم بر نرخ سود. که اینجا می گوییم عدد ۵ است.
۵ در نسبت P/Eبه چه معنی است؟
یعنی اگر شما در بانک با نرخ سود ۲۰ درصد سرمایه گذاری کنید ۵ سال نیاز هست تا سرمایه شما دو برابر شود، به شرط آنکه سودهای خالصی که دریافت می کنید را از بانک بیرون آورید و به قول معروف سود روی سود نیاید.
اگر نرخ سود بانکی ۲۰ درصد باشد اصطلاحات میگویند که P/E بانک عدد ۵ است. خوب طبیعتا در این مورد هرچه P/E پایین تر باشد خیلی بهتر است. چرا؟ چون اگر P/E بانک ۵ باشد نرخ سودش ۲۰ درصد است اما اگر P/E بانک ۴ باشد نرخ سود بانکی ۲۵ درصد هست و طبیعتاً نرخ سود ۲۵ درصد از ۲۰ درصد خیلی مطلوب تر و بهتر هست.
ریسک باتوجه به P/E
اما در بازار سهام از P/E که صحبت میکنیم در واقع قیمت پایانی سهام را تقسیم بر eps میکنیم و این عدد ممکن است خیلی پایین یا خیلی بالا باشد.
شرکتهایی که P/E پایینی دارند به اصطلاح میگویند ریسک شان کمتر است و شرکتهایی که P/E بالایی دارند ریسک بالاتری هم دارند.
خب بعضی مواقع شما در بازار سهمی را پیدا میکنید و میبینید که P/E برای آن عدد ۴٫۵ هست و سهم دیگری مثل را پیدا میکنید و میبینید که P/E آن ۱۰ است. فرق این دو در چه است؟
گفتیم P/E پاین تر طبیعتاً بهتر هست اما چرا سهمی با P/E،۱۰ را میخرند اما از سهمی با P/E پایین تر استقبال نمی شود؟ مهمترین دلیلی که این اتفاق میافتد این است که هرچه P/E در بازار بیشتر هست انتظار از آن شرکت هم بالاتر است.
بر فرض اگر سهمی باP/E پایین ۲۰۰ تومان سود(EPS) داشته باشد و سهمی دیگر با P/E بالا هم ۲۰۰ تومان eps داشته باشد فرق این دو چه هست؟
بازار از سهم P/Eکمتر که کوچکتر هم هست همان ۲۰۰ تومان را انتظار دارد اما از شرکت بزرگتر با P/E بیشتر به جای ۲۰۰ تومان سودی که شرکت گفته می سازد، به طور فرض ۳۵۰ تومان انتظار دارد و انتظار دارد دو سال بعد، سه سال بعد این عدد به ۴۰۰ تومان و ۵۰۰ تومان برسد و طبیعتاً این سود رشد پیدا کند و مخرج P/E هم رشد پیدا کند در نتیجه نسبت P/E تعدیل شود و به همان عدد ۴ یا ۵ برسد.
اما چرا شرکت بزرگتر با P/E بالا تر ریسک بالاتری دارد؟
چون ممکن است در بازار این سود ۲۰۰ تومانی به ۳۵۰ و ۴۰۰ تومانی که بازار انتظار دارد نرسد و آن ۲۰۰ تومان به طور فرض ۲۵۰ تومان شود در صورتی که بازار انتظار داشته این عدد حداقل ۳۵۰ تومان شود به همین خاطر P/E ،۱۰ را به آن داده.
اما شرکت کوچکتر با P/E کمتر، بازار از این شرکت انتظار دارد ۲۰۰ تومان سود بسازد و خود شرکت هم ۲۰۰ تومان را اعلام کرده. خب طبیعتا P/E آن پایینتر می آیدچون بازار انتظار عدد بیشتری را ندارد و ریسک این سهم هم کاهش می یابد. چرا؟
منظور از ریسک نوسان سود سهام است (سود eps سهام)، در مورد قیمت سهم صحبت نمیکنیم.
اما وقتی میگوییم شرکت اول(سهم با P/E کمتر) ۲۰۰ تومان سود اعلام میکند و بازار هم برآوردش در همین حدود هست، می گوییم با P/E ،۴ یا چهار و نیم ریسک شرکت پایین میآید. چرا؟ چون قرار نیست این ۲۰۰ تومان به ۲۴۰ تا ۲۵۰ تومان برسد. بازار هم چنین انتظاری از این شرکت ندارد.
پس طبیعتا اگر این ۲۰۰ تومان به ۲۵۰ رشد پیدا نکند عکس العمل منفی در قیمت سهام بعد از مجمع شرکت نخواهیم دید. اما در سهام شرکت های بزرگ اگر سود فرضا دو برابر نشود، طبیعتاً برای اینکه نسبت P/E در بازار تعدیل شود بازار مجبور است که در صورت کسر یا همان قیمت سهام را کاهش دهد تا اینکه این تعدیل صورت گیرد تا عدد P/E به ۵ و ۶ برسد.
وقتی میخواهید ارزش یک سهم را حساب کنید سود آن شرکت را هم برآورده کنید. با استفاده از P/E به طور قطعی بگویید قیمت سهم چقدر میارزد. سودی که برآورد کرده اید را ضرب در عدد ۵ نمایید که میانگین P/E بازار هست و ببینیم سهام این شرکت چه ارزشی دارد.
اگر شما بخواهید ارزش یک سهم با استفاده از P/E را به دست آورید برابر با نسبت P/E متوسط است که بعضی ها متوسط صنعت، برخی متوسط بازار را میگذارند اما چون در بورس ما شرکت های صنایع با یکدیگر همگن نیستند به همین خاطر متوسط صنعت، که شما ممکن است در سایت tsetmc مشاهده کنید عدد صحیحی نیست.
مثلا صنعت فولاد، اگر صنعت سهم را ببینید متوجه می شوید که شرکتهای مختلفی وجود دارند. شرکتهایی که سرب و روی تولید میکند، شرکتی که مس تولید میکند، شرکتی که آلومینیوم تولید میکند حتی شرکتهایی که فولاد و شمش فولاد و ورق و تیرآهن تولید میکنند داخل این صنعت قرار دارند. این متوسط را برای آن شرکتها و برای آن گروه در نظر گرفته اند.
حتی مثلا شما بررسی میکنید ذوبآهن کارش این است که میلگرد و تیرآهن تولید میکند ولی فولاد مبارکه کارش این است که ورقه های شیروانی تولید میکند پس طبیعتا اینها با هم فرق میکنند.
مثلا میشود فولاد خراسان را با ذوبآهن به صورت مشابه در نظر گرفت که ما از این جزئیات صرف نظر میکنیم. اما P/E متوسط بازار را میگذاریم و درeps ضرب می کنیم،
eps چیست و نحوه محاسبه eps چگونه می باشد ؟
در ادامه شایان ذکر است، به EPS محقق شده نیز اشارهای داشته باشیم؛ eps عینیت یافته در واقع مربوط به هر سهم است که در انتهای سال مالی شرکت، محاسبه شده و عددی حقیقی را از خود به نمایش میگذارد. از این رو است که تمامی شرکتهای فعال در این زمینه موظف هستند، eps محقق شده خود را در پایان سال مالی خود در اختیار عموم قرار دهند.
eps برآوردی هست که شما به طور واقعی آن را محاسبه می کنید نه eps ای که گذشته شرکت ها محقق کردهاند و واقعی شده.
موضوع دیگری که در مبحث P/E خیلی مهم هست این است که ما درآمدهای عملیاتی و درآمد غیرعملیاتی شرکت را برای محاسبه P/E یکسان در نظر نگیریم. این اشتباه خیلی ها است که در بازار انجام می دهند و منجر میشود که قیمت سهم شان افت پیدا کند. در ادامه به فرمول ارزش گذاری شرکت ها نیز می پردازیم
eps که ضربدر ۵ میکنیم را باید تفکیک کنیم به eps عملیاتی و غیرعملیاتی در واقع eps عملیاتی آن شرکت را ضرب در عدد ۵ کنیم و eps غیر عملیاتی را که ضریبش ۱ هست باید ضرب در عدد ۱ کنیم.
اما بحث ما این است که در محاسبه عدد ۵ را در سود یا eps هر سهم ضرب می کنیم. این عدد ۵ برای ما ثابت است بنابراین نمیتوانیم بگوییم سود سهمی که برای یک شرکت برآورد کرده ایم را ضرب در عدد ۱۰ میکنیم و یک شرکت دیگری را ضرب در عدد ۳ کنیم.
این عدد ۵ عدد ثابتی هست که برای اکثر شرکتهایی که یک سری شرایط خاص را داشته باشند میتوانیم از آن استفاده نماییم.
طبیعتاً P/E برای شرکتهای سرمایهگذاری استفاده نمیشود از روش NAV استفاده می شود و همین طور P/E برای شرکت هایی که زیان ده هستند هم استفاده نمیشود چون طبیعتاً زیان دارند و نمیتوانیم بگوییم ۵ ضربدر مثلاً زیان ۴۰ تومانی میشود منفی ۲۰۰ تومان قیمت سهم اصلاً منفی ۲۰۰ معنی ندارد.
برای شرکتهایی که زیانده هستند هم از این روشن نمی شود استفاده کرد یا حتی شرکتهایی که سودآوری دارند اما eps آنها عدد ناچیزی هست از این روش نمیتوانیم استفاده بکنیم.
شرکتهایی که eps کمتر از ۴۰ یا ۵۰ تومان دارند با این روش خب به جواب نمی رسیم. اگر شرکتی eps ،۳ تومانی دارد، این ۳ تومان را در ۵ ضرب کنیم میشود ۱۵ تومان. درست است که در واقع آن شرکت ارزشی ندارد اما در بازار یک سهم با قیمت ۱۵ تومان خیلی باورش سخت است که بخواهد در بازار معامله شود و وجود داشته باشد
شرکتهای بزرگ در آغاز سال جدید، با پیش بینی وضعیت مالی خود، تعیین میکنند که در هر سهم به سود قابل توجهی دست پیدا کنند؛ این مقدار که با نام EPS پیش بینی شده شناخته میشود، در حقیقت عددی است که هنوز به عینیت در نیامده؛ در واقع این محاسبه تنها یک پیش بینی برای محاسبه ارزش شرکت در آینده است.
این روش که با نام محاسبه eps مورد انتظار نیز شناخته میشود؛ به صورت تقریبی مشخص می کند که EPS و سود شرکت در انتهای سال مالی چقدر خواهد بود. محاسبه eps مورد انتظار شرکت به این روش؛ طبق عملکرد و اطلاعات گذشته شرکت محاسبه میشود؛ از همین رو به عنوان یک روش مناسب برای فرمول محاسبه ارزش شرکت به شمار میرود.
به عنوان مثال: فرض کنید برای خرید سهم بین سهام دو شرکت دچار تردید شدهاید؛ چرا که فاکتورهای تعیین کننده فرمول محاسبه ارزش شرکت نسبت به یکدیگر برابر هستند.
در چنین زمانی مقایسه eps پیش بینی شده به شما کمک خواهد کرد تا بتوانید بهترین انتخاب را برای خرید سهم داشته باشید و در نتیجه به سود قابل توجهی دست یابید.
توجه داشته باشید: مقدار EPS بالاتر نشان میدهد که آن شرکت گزینه بهتری برای سرمایه گذاری است. برای انجام سرمایه گذاری بلند مدت مقاله “نکته مهم برای سرمایهگذاری دراز مدت در بورس” را مطالعه کنید که این نکات را در هنگام سرمایه گذاری بدانید.
در حقیقت اگر بخواهیم به طور مختصر بیان کنیم: باید گفت، تمرکز اصلی شما باید بر روی شرکتهایی باشد که شاخص ای پی اس بالاتری دارند.
بطور کلی این روش یک راه حل اساسی برای فرمول محاسبه ارزش شرکت است که اطلاعات دقیقی، از سود سال آینده شرکت را در اختیار سرمایه گذاران قرار میدهد. اما با این حال باید در نظر داشته باشید، این روش تنها یکی از راههای محاسبه ارزش سهام یک شرکت است و نباید تنها به این گزینه اتکا کرد.
برای اینکه بتوانید ارزش مالی آینده یک شرکت را محاسبه کنید؛ باید انواع نحوه محاسبه ارزش سهام یک شرکت را بدانید؛ روش پیشنهادی ما: محاسبه p/e و حاصل ضرب p/e در eps است. پیروی از این روش میتواند عامل کلیدی برای تصمیم گیری و اطمینان شما به یک سهم باشد.
ارتباط EPS و TTM یا همان دوازده ماه گذشته
همانطور که میدانید، قانون TTM یا همان دوازده ماه گذشته در سال 1396 توسط سازمان رسمی بورس تصویب شد؛ طبق این قانون، شرکتها دیگر نمیتوانستند گزارش پیش بینی عملکرد خود را در دید عموم قرار دهند؛ در این روش دیگر خبری از eps پیش بینی شده نبود؛ از همین رو روش TTM جایگزین آن شد.
اما روش TTM چگونه عمل میکند؟ در این روش، شرکتها موظف هستند؛ تا در پایان هر 3 ماه، صورتهای مالی خود را در دسترس عموم قرار دهند. در واقع به کمک این طرح افراد قادر میشوند تا به سود 3 ماهه هر سهم دسترسی داشته باشند.
محاسبه P/E سهم از روش TTM + مزیت
همانطور که پیشتر گفته شد، تا قبل از اجرایی شدن طرح TTM؛ برای بدست آوردن مقدار P/E از سود پیش بینی شده شرکتها استفاده میشد؛ اما با تصویب طرح TTM نسبت P/E هر سهم از روش تقسیم قیمت روز به سود محاسبه میشود.
اما شاید از خود بپرسید که TTM چه برتری نسبت به طرح پیشین خود دارد؟ در پاسخ به این سوال باید به این نکته مهم اشاره داشت که: در مدل TTM برای محاسبه سود شما به هر سهم، فرض میشود که شرایط در آینده هیچ تغییری نخواهند داشت؛ این موضوع زمانی حائز اهمیت میشود که شرایط بر وقف مراد پیش رود. در واقع اگر شرایط مساعد باشد قطعا سود هر سهم در مدل TTM بیشتر خواهد شد.
در بورس تهران اغلب اين نظر بين همه معاملهگران حكم فرماست كه هرچند قيمت سهم با ارزش واقعي آن در هر لحظه ممكن است متغير باشد اما به هر حال قيمت سهام در بلند مدت به سمت ارزش ذاتي خود سهام آن شركت، حركت ميكند.
به همين جهت شايد نحوه محاسبه ارزش سهام یک شرکت به ما كمك كند تا ارزش ذاتي سهم را پيدا كنيم و بر طبق ارزشمند بودن آن اقدام به خريد و فروش كنيم.
معاملهگران بورس همواره براي تشخيص نقطه ورود و خروج به سهم در جست و جوي راههاي علمي و روشي براي تريد كردن هستند. البته روشهاي مختلفي براي تعيين زمان مناسب درباره اين كار وجود دارد كه توجه به ارزش ذاتي سهام يكي از روشهاى مهم و كاربردى در اين كار است.
ارزش ذاتي داراى تفاوتي هم با ارزش روز سهام است و به همين منوال است كه براى سرمايه گذاران باهوش فرصت كسب سود بيشتر را ميسر كرده است.
ارزش ذاتي سهم چيست؟
ارزش ذاتی یک مفهوم فلسفی است که در آن ارزش یک شیء یا به تعبیر عامیانه، ارزش مستقل از سایر عوامل خارجی محاسبه میشود. تحلیلگران مالی مدل هایی می سازند تا ارزش ذاتی سهام یک شرکت را در خارج از قیمت بازار آن تخمین بزنند.
اختلاف بین قیمت بازار و ارزش ذاتی تخمین زده یک تحلیلگر، به معیاری برای فرصت سرمایه گذاری تبدیل می شود. کسانی که چنین مدلهایی را تخمینهای منطقی از ارزش ذاتی میدانند و بر اساس آن تخمینها اقدام به سرمایهگذاری میکنند، به عنوان سرمایهگذاران بنیادی یا ارزشی شناخته میشوند.
در این مقاله، به روش هایی برای پی بردن به ارزش ذاتی سهام می پردازیم که با تجزیه و تحلیل مبانی سهام و تعیین ارزش آن می توانید به معامله بپردازید.
ارزش كنوني جريانات نقدي كه سهام يك شركت در آينده را براي سرمايه كنندگان ايجاد ميكند، تعيين كننده ارزش ذاتي سهام يك شركت محسوب ميشود. پیشنهاد میکنیم جهت اطالاعت بیشتر در زمینه ارزش ذاتی سهام اولیه و زمان فروش آن مقاله ” عرضه اولیه را کی بفروشیم ” را مطالعه نمایید.
به همين علت سود مورد انتظار آينده آن شركت يكي از ويژهترين عوامل عناصر در تعيين قيمت است. بنابراين سهام داران ارزش ذاتي سهام را باتوجه به نرخ رشد آينده شركت معين ميكند.
تفاوت بين قيمت سهام و ارزش ذاتي در چيست؟
در برآورد جريانهاي نقدي آينده عدم اطمينانهايي وجود دارد كه هر يك از سهامداران براساس درك و مفروضات خود اقدام به برآورد اينها ميكنند. اين در حالي است كه رخدادهاي بعدي در دنياي واقعيت تعيين كننده روند قيمتي سهم بر طبق سودآوري واقعي ميشود.
اين احتمال نيز وجود دارد كه در بازار خوش بيني حكمفرما شود، و ارزش روز سهم بالاتر از ارزش ذاتي سهم قرار بگيرد، همچنين در حالت بدبيني هم ممكن است تخمينها و احتمالات از واقعيت بازار كه بعدها اتفاق ميافتد، محتاطانهتر شود.
آيا سهام هر شركت ارزش ذاتي مشخصي برخوردار است يا بسته به نوع نگاه سرمايهگذار متفاوت دارد؟
از آنجا كه راههاي گوناگوني براي نحوه محاسبه ارزش واقعی یک سهم در نظر گرفته شده است، ارزش ذاتي هم نزد كارشناسان بازار بورس و اوراق بهادار با اختلافاتي همراه است.
براي اينكه ارزش ذاتي سهام را محاسبه كنيم دو مرحله به يكديگر عجين شده در پيش رو داريم، تعيين مسير نقدي در آينده سهام شركت و معين كردن نرخ بازده مورد انتظار براي كاهش مسيرجريانهاى نقدي در آينده آن سهم با در نظر گرفتن ريسك سهم، كه هريك جزء دو روش كاربردي نحوه محاسبه ارزش سهام یک شرکت محسوب ميشود كه البته در ادامه به باقي روشها را نيز اشاره خواهيم كرد.
در بازار سرمايه كشورمان بيشتر بر بخش اول اين فرايند توجه ميشود. به اين معنا كه بيشتر تلاشها معطوف به تعيين سود سالهاي آينده است. البته ممكن است براى ارزش كاهش يافته (نرخ تنزيل)، يك ارزش ثابت يا نرخ مشخص و معين (به طور مثال 20 درصد) براى همه شركتهاى فعال در بازار سرمايه پيش بينى گردد و كمتر به اين موضوع توجه بشود كه مسير نقدينگي سهامهاي گوناگون داراي درجات ريسك متمايز هستند. بنابر اين سخن نرخ بازده مورد انتظاري كه براي تنزل جريانات نقدي انها استفاده ميشود نيز بايد متمايز باشد.
اگرچه كارشناسان بازار بورس از تئوريها و مدلهاي علمي نظير مدل گوردون اقدام به محاسبات ارزش ذاتي سهام ميكنند، ولي در نهايت واقعيتهاي بعدي ممكن است ما را دچار شك بكند.
چرا كه خاصيت بازار سهام اين گونه است كه همواره ريسك و موقعيتهايي خارج از مفروضات اساسي ما تاثيراتي را بر روند قيمت سهام ميگذارند كه ما نميتوانيم در محاسبات خود آنها را در نظر بگيريم.
در هر صورت تعيين ارزش ذاتي هم بحثي فني و هم تئوريك است و راهاندازي شركتهاي مشاوره سرمايهگذاري نيز براي ارائه محاسبات صحيحتر به بازار شكل گرفته است.
نحوه محاسبه درصد سود شرکت هایی که علاوه بر فرمول سود عملیاتی ، سود غیر عملیاتی هم دارند متفاوت است. بهتون پیشنهاد می کنیم مقاله ” نحوه محاسبه درصد سود فروش ” را مطالعه کنید تا نحوه ی محاسبه ی درصد سود فروش را یاد بگیرید.
همه سهامها در بلند مدت به ارزش ذاتي خود ميرسند؟
رفتار قيمت سهام در دراز مدت بدون شك به سمت ميانگين ارزش ذاتي خود ميل ميكند. اگر سهمي ارزان باشد بازار اثر عوامل بنيادين را كه قيمت بالاتري از قيمت بازار براي سهم را موجه ميكنند، به كلي درنيافته است. اما به محضي كه سرمايه گذاران اين وضعيت را بفهمند، و خريد سهم را آغاز كنند، افزايش قيمت شكل ميگيرد.
از سوي ديگر براي سهامي كه ارزش بازار آن گران است، زمانيكه سرمايه گذاران متوجه گراني قيمت شوند، سهم را ميفروشند و موجب كاهش قيمت بازار ميشوند. به اين منوال تصحيح قيمتها براساس ارزش ذاتي شكل ميگيرد و مشاركت كنندگان در بازار به طور مستمر اشتباهات خودشان را تصحيح ميكنند.
نحوه محاسبه ارزش سهام یک شرکت
مدل رشد گوردون که مدل تنزیل سود سهام (DDM) نیز نامیده میشود، الگويي براي محاسبه ارزش ذاتي سهام در بازار برمبناي ارزش فعلي سود تقسيمي پيش بيني شده با نرخ ثابت است. اين مدل فرض ميكند كه شركت تا هميشه وجود داشته و سود تقسيمي براساس يك نرخ مشخص به طور مداوم افزايش مييابد. نوعی ارزشگذاری روششناسی سهام است که در آن فرد برای محاسبه ارزش ذاتی سهام از آن استفاده میکند و این مدل بسیار مفید است زیرا هر گونه عامل خارجی مانند شرایط حاکم بر بازار را حذف میکند. همچنین، سرمایه گذاران می توانند با استفاده از این مدل کاربرپسند، به راحتی از آن برای مقایسه شرکت هایی که لزوماً نباید از همان صنعت باشند، استفاده کنند که ارزش زمانی پول در اینجا نقش اصلی را ایفا می کند. این یک روش بسیار موثر برای تعیین ارزش سهام یا یافتن ارزش ذاتی سهام مربوط به یک شرکت است. عمدتاً تمام شرایط بازار خارجی را حذف می کند و فقط ارزش منصفانه سهام را در نظر می گیرد.
براي حساب كردن ارزش سهام، ارزش سهم تابعي از سودهاي تقسيمي مورد انتظار در دورههاى آينده، هزينه حقوق صاحبان سهام در بازار و رشد مورد انتظار در سودهاي تقسيمي آنها در نظر گرفته ميشود.
در نتيجه يك تابع رياضي ثابت حاصل ميگردد كه برمبناي يك دسته سري بينهايت از سودهاي تقسيمي مورد انتظار در آينده قرار گرفته است.
2- نحوه استفاده از مدل گوردون
نحوه محاسبه ارزش واقعی یک سهم به كمك فرمول رياضي زير محاسبه ميگردد. اين فرمول برمبناى خواص رياضي يك سرى از اعداد درحال رشد با نرخ ثابت درنظر گرفته ميشود. INTRINSIC VALUE OF STOCK به معناي ارزش ذاتي سهم در نظر گرفته شده است.
INTRINSIC VALUE OF STOCK= سود مورد انتظار از سهام تقسيم بر بازده مورد انتظار سرمايه گذار منهاى نرخ رشد مورد انتظار
3- انواع روشهاى ارزشگذارى دارايى
ارزیابی دارایی صرفاً به فرآیند تعیین ارزش یک دارایی خاص، از جمله سهام، اختیار معامله، اوراق قرضه، ساختمانها، ماشینآلات یا زمین مربوط میشود که معمولاً زمانی انجام میشود که یک شرکت یا دارایی بفروشد، بیمه شود، یا تصرف شود. دارایی ها را می توان به دارایی های مشهود و نامشهود طبقه بندی کرد. ارزیابی ها را می توان بر روی یک دارایی یا یک بدهی، مانند اوراق قرضه منتشر شده توسط یک شرکت، انجام داد.
در يك مقياس كلى ميتوان سه رويكرد كلي براى تعيين ارزش يك شركت در نظر گرفت:
- رويكرد ترازنامهاي
- رويكرد نسبي
- رويكرد تنزيلى
در هر رويكرد نام برده شده رفتارهاي متفاوتي براى محاسبه ارزش يك شركت در نظر گرفته شده كه بسته به هدف ارزش گذارى، ماهيت فعاليت شركت و مفروضات ارزش گذارى، مورد استفاده خواهند بود. فرض اصلى در رويكردهاى تنزيلى و نسبى، اصل استمرار فعاليت شركت است.
برابر با اين اصل، انتظار ميرود تا فعاليتهاي شركت در اينده استمرار داشته باشد. در اين حالت عواملي همچون نيروى كار آموزش ديده، كارخانه، ليسانس محصولات و سيستمها، عناصر ناماموس درنظر گرفته ميشوند.
از آنجا كه راههاي گوناگوني براي نحوه محاسبه ارزش واقعی یک سهم در نظر گرفته شده است، ارزش ذاتي هم نزد كارشناسان بازار بورس و اوراق بهادار با اختلافاتي همراه است.
براي تعيين ارزش حقيقي و درست سهام شركت دو مرحله پيش رو داريم كه عبارتند از تعيين جريانهاى نقدي آينده سهام و همچنين تعيين نرخ بازده براي كم كردن جريانات نقدي در آينده باتوجه بر ريسكى كه سهم داراست، كه هريك جزء دو روش كاربردي نحوه محاسبه ارزش سهام یک شرکت محسوب ميشود.
ارزش كنوني جريانات نقدي كه سهام يك شركت در آينده را براي سرمايه كنندگان ايجاد ميكند، تعيين كننده ارزش ذاتي سهام يك شركت محسوب ميشود.
به همين علت سود مورد انتظار آينده آن شركت يكي از ويژهترين عوامل عناصر در تعيين قيمت است. در پايين هركدام از مفاهيم بالا براي نحوه محاسبه ارزش واقعی یک سهم به اختصار شرح داده ميشود:
-
رويكرد ترازنامهاى
سرمایهگذاران میتوانند با استفاده از تعدادی نسبت که از ترازنامه به دست میآیند، از جمله نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام همراه با بسیاری دیگر از نسبتها، احساس رفاه مالی یک شرکت را دریافت کنند. صورت سود و زیان و صورت جریانهای نقدی نیز زمینه ارزشمندی را برای ارزیابی امور مالی شرکت فراهم میکند. هر یادداشت یا ضمیمهای در گزارش سود ممکن است به ترازنامه ارجاع دهد.
در الگوى ترازنامهاى در اصل توجه بر ارزش دارايىهاى شركت است. در مدلهاي پيشرفته اين رويكرد، اضافه بر ارزش داراييهاى فيزيكى، ارزشداراييهاى نامشهود نيز در محاسبه ارزش داراييهاى نامشهود نيز منظور ميگردد. دو مدل اصلى اين رويكرد عبارتند از:
- روش خالص ارزش داراييهاNAV
- روش ارزش دفترى تعديل گشته
-
رويكرد نسبى
مدل ارزشیابی نسبی یک روش ارزیابی معاملاتی است که ارزش یک شرکت را باارزش رقبا یا همتایان خود در صنعت مقایسه میکند تا ارزش مالی شرکت را ارزیابی کند. مدلهای ارزشگذاری نسبی جایگزینی برای مدلهای ارزش مطلق هستند که سعی میکنند ارزش ذاتی یک شرکت را بر اساس جریانهای نقدی آزاد تخمینی بزنند و آن را به ارزش فعلی تنزیل میکنند. سرمایهگذاران ممکن است از مدلهای ارزشگذاری نسبی برای تعیین اینکه آیا سهام یک شرکت برای خرید مناسب است یا نه استفاده کنند.
اين الگو با اين فرض كه گروه سرمايهگذاران، تلقي و برآورد صحيحي از ارزش داراييهاي مالي و شركتها دارند، ارزش هر بنگاه در مقياس با شركتهاي مشابه تعيين ميشود.
ايده اصلي در اين رويكرد اين است كه داراييهاي مشابه ميبايست ارزش يكساني داشته باشند. براي اين منظور از يك دسته ضرايب قيمتي استفاده ميشود.
روشهاي نسبي بيشتر زماني استفاده ميشود كه پيش بيني جريانات نقد آتي شركت بسيار سخت و پيچيده باشد.
8 مورد از ضريبهاي قيمتي كه ميتوانيد در رويكرد نسبي مورد استفاده قرار دهيد، در جدول زير مشاهده ميگردد:
نسبت | تعريف | كاربرد |
P/E | ارزش بازار به سود خالص شركت | شركتهاي توليدي |
MV/BV | ارزش بازار به ارزش دفتري شركت | شركتهاي تازه تاسيس |
MV/S | ارزش بازار به فروش شركت | شركتهاي توليدي |
MV/C | ارزش بازار به ظرفيت توليد | شركتهاي توليدي و فرايندي همانند سيمان و پتروشيمي |
MV/N | ارزش بازار به تعداد مشتريان | شركتهاي خدماتي و شركتهاي اينترنتي |
MV/NOPAT | ارزش بازار به سود خالص عملياتي | شركتهاي توليدي |
MV/FCF | ارزش بازار به جريان نقد بازار | شركتهاي توليدي |
MV/D | ارزش بازار به حجم سپردهها | بانكها |
-
رويكرد تنزيلي
رويكرد تنزيلي، ارزش شركت، بر حسب جريانهاي نقدي توليدي ان شركت مشخص ميگردد. از نظر علمي اين الگو يكي از بهترين روشهاي محاسبه ارزش شركت محسوب ميشود. در رويكرد تنزيلي، جريانهاي نقد آتي شركت با در نظر گرفتن يك نرخ مشخص تنزيل شده و ارزش شركت تابع سهام در مقطع كنوني محاسبه ميشود.
جریان نقدی تنزیل شده (DCF) به تعیین ارزش سرمایه گذاری بر اساس جریان های نقدی آتی آن کمک می کند. اگر DCF بالاتر از هزینه جاری سرمایه گذاری باشد، این فرصت می تواند منجر به بازده مثبت شود.
شرکت ها معمولاً از میانگین موزون هزینه سرمایه (WACC) برای نرخ تنزیل استفاده می کنند، زیرا نرخ بازده مورد انتظار سهامداران را در نظر می گیرد.
DCF محدودیتهایی دارد، عمدتاً به این دلیل که بر تخمینهای جریانهای نقدی آتی تکیه میکند، که میتواند نادرست باشد.
بهترين روش در مدل تنزيلي در جدول زير امده است:
نماد | نام | نوع جريان نقد | نرخ تنزيل | كاربرد |
FCF | جريان نقد ازاد | جريان نقد ازاد تامين كننده مالي شركت | متوسط موزون هزينههاي سرمايه | پروژهها و شركتهاي توليدي |
برای آنکه بتوانید تا به فرمول محاسبه ارزش شرکت در بورس برسید، علاوه بر یادگیری مفهوم سود سالانه هر سهم ( EPS ) و قیمت هر سهم روی تابلوی معاملاتی ( Price )، نیازمند این هستید تا روش سادهای را در نظر بگیرید تا به فرمول ارزش بازار سهام برسید. گاها پیش میاید، افرادی که علاقه به تحلیل بنیادی سهام دارند، سعی میکنند تا فرمولهای پیچیدهای که مربوط به مباحث سنگین حسابرسی است تا شرح دهند تا بتوانند به محاسبه ارزش بازار یک سهام برسند، اما این کاری نیست که هرکسی از عهده آن برآید.
اگر نگاه دقیقتری به بازار سهام بیندازید، متوجه خواهید شد که سهام بیش از 600 شرکت کوچک و بزرگ در بورس تهران قابل معامله است و اگر بخواهید نصف این شرکتها را نیز حسابرسی کنید، قطعا به مشکل بزرگی خواهید خورد و زمان بسیار زیادی را از شما خواهد گرفت.
4- فرمول محاسبه ارزش واقعی سهام
در واقع فرمولی که در اینجای کار قصد توضیح دادن آن را داریم، مقایسه سهامهای بورسی است تا بتوانیم متوجه شویم که کدام شرکت دارای حباب مثبت و منفی است. در گام اول، شما سعی کنید که فروش ماهانه شرکت را بسیار بهصورت دقیق رصد کنید. انجام این کار، سرنخهای اولیه را برای محاسبه ارزش واقعی سهام به شما خواهد داد.
همواره سعی کنید تا سهام یک شرکت را مانند یک سوپر مارکت در نظر بگیرید که قصد فروش کالای خود را دارد و ارزش بازاری سهام را نیز ارزش ملک این سوپر مارکت در نظر بگیرید. با همین مثال ساده، شما به راحتی میتوانید سهام حبابی از غیر حبابی را تشخیص دهید. بهطور مثال در گروه کاشی و سرامیک، بهطور میانگین سهام کلوند و کحافظ 200 میلیارد تومان فروش دارند، اما ارزش بازاری سهام کحافظ، چیزی در حدود 2 برابر کلوند است.
نتیجه اول در این مقایسه، این است که چرا زمانی که دو شرکت فروش یکسانی دارند، ارزش بازار یکی از آنها اینقدر بالاتر از دیگری باشد. با انجام یک محاسبه ساده، به این نتیجه خواهید رسید که یا سهام کحافظ حباب مثبت دارد یا اینکه سهام کلوند جامانده گروه خود است و باید دیر یا زود منتظر رشد سهام این شرکت باشید. برای محاسبه فرمول ارزشگذاری شرکت بزرگ و کوچک، به راحتی میتوانید همین مقوله را در نظر بگیرید تا به موفقیت برسید.
گام بعدی این است که نگاه مفصلتری به گزارشات فصلی در کدال بیندازید. توجه کنید که سایت کدال به نشانی codal.ir، بهصورت فصلی، گزارشات شرکتها را آپدیت میکند و به راحتی میتوانید از آنها نهایت بهره را ببرید. سه فاکتور اصلی برای رسیدن به فرمول ارزش گذاری شرکت، نگاه به درآمد ناشی از فروش عملیاتی، هزینههای ناشی از درآمد عملیاتی، سود ناخالص و سود خالص است.
دلیل اصلی این موضوع، این است که اگر شما تنها فروش ماهانه شرکت را در نظر بگیرید، در محاسبات خود به مشکل خواهید خورد، زیرا در بیشتر مواقع شرکتها نمیتوانند هزینهها را کنترل کنند و موجب کاهش سود یا eps شرکت در طول سال مالی میشود و در نهایت انتظارات سهامداران را برآورده نخواهند کرد. پس حتما توجه کنید که به این گامها به ترتیب عمل کنید تا نحوه ارزش گذاری شرکت را به درستی انجام داده باشید.
5- فرمول محاسبه ارزش سهام شركت هاي سهامي خاص
تعیین ارزش شرکتهای سهامی عام بسیار آسانتر از شرکتهای سهامی خاص است که داراییهای مالی خود را در اختیار عموم قرار نمیدهند. سهامداران شرکتهای سهامی خاص باید از روشهای مختلفی برای تعیین ارزش تقریبی سهام خود استفاده کنند.
با استفاده از یافتههای نزدیکترین رقبای عمومی یک شرکت سهامی خاص، میتوانید ارزش آن را با استفاده از EBITDA یا ارزش شرکتی چندگانه تعیین کنید.
روش جریان نقدی تنزیل شده مستلزم تخمین رشد درآمد شرکت هدف با میانگین نرخ رشد درآمد شرکتهای مشابه است. البته همه محاسبات بر اساس فرضیات و تخمینها هستند و ممکن است دقیق نباشند.
باتوجهبه توضیحات گفته شده، تعیین ارزش بازار یک شرکت سهامی عام را میتوان با ضرب قیمت سهم در تعداد سهام موجود آن انجام داد. اما این روند برای شرکتهای سهامی خاص به همین سادگی یا شفاف نیست. شرکتهای سهامی خاص وضعیت مالی خود را بهصورت عمومی گزارش نمیکنند و ازآنجاییکه هیچ سهامی از آنها در بورس وجود ندارد، تعیین ارزش برای شرکت اغلب دشوار است.
معیارهایی که در ارزشگذاری سهام خاص نیز باید جمعآوری شود، عبارتاند از قیمت به درآمد، قیمت به فروش، قیمت به ارزش دفتری و جریان نقدی قیمت.
رایجترین روش برای ارزشگذاری یک شرکت سهامی خاص، تجزیهوتحلیل شرکت قابلمقایسه است که نسبتهای ارزشگذاری شرکت سهمی خاص را با یک شرکت سهامی عام قابلمقایسه میکند.
همچنین ارزشگذاری DCF وجود دارد که پیچیدهتر از تجزیهوتحلیل مقایسهای شرکت است.
ارزشگذاری سهام خاص اغلب برای حلوفصل اختلاف سهامداران یا ارث یا زمانی که سهامداران به دنبال خروج از معامله هستند، یک اتفاق رایج است.
برخی از روشهای رایج ارزشگذاری شرکتهای سهامی خاص شامل مقایسه نسبتهای ارزشگذاری، تحلیل جریان نقدی تنزیل شده (DCF)، خالص داراییهای مشهود، نرخ بازده داخلی (IRR) و بسیاری روشهای دیگر است.
DCF =CFt /( 1 +r)t
CFt = جریان نقدی در دوره t
R = نرخ تنزیل مناسب باتوجهبه ریسک جریانهای نقدی
t = عمر دارایی که ارزشگذاری میشود.
نحوه محاسبه درصد سهام در شرکت
معمولا برای آنکه بخواهید به فرمول محاسبه ارزش شرکت در بورس برسید، باید به پرتفوی آن توجه کنید. این فاکتور نیز میتواند موجب شود تا آینده شرکت را بهتر پیش بینی کنید و در نهایت، اگر پیش بینی شما سودآوری شرکت باشد، بتوانید در این سود سهیم شوید.
با مراجعه به سایت tsetmc.com، میتوانید سهام مورد نظر خود را جستجو کنید و سپس به قسمت سهامداران بروید. در این لحظه، سهامداران عمده نمایش داده خواهند شد. شما اگر تعداد کل سهام شرکت را بدانید و تعداد سهام هر سهامدار را تقسیم بر آن کنید، به راحتی میتوانید نحوه محاسبه درصد سهام در شرکت را انجام دهید.
بهطور مثال: اگر سهام فملی دارای 10 میلیون برگه سهم باشد و سهامدار عمده آن نیز ومعادن با 1 میلیون برگه سهم باشد، شما متوجه خواهید شد که ومعادن 10 درصد سهام فملی را خریداری کرده است و با رشد فملی، ارزش شرکت ومعادن نیز افزایش چشمگیری پیدا خواهد کرد. پس حتما در فرمول محاسبه ارزش شرکت بورسی، پرتفوی آن را در نظر بگیرید تا نگاه کاملتری به سودآوری شرکت داشته باشید.
و در آخر…
همانطور كه در بالا درباره نحوه محاسبه ارزش سهام یک شرکت خوانديد، ديدي كه يك روش كلى به همراه سه روش تكميلى براى اين كار وجود دارد.
شايد ذكر اين نكته مجددا حايز اهميت باشد كه در برآورد جريانهاي نقدي آينده عدم اطمينانهايي وجود دارد كه هر يك از سهامداران براساس درك و مفروضات خود اقدام به برآورد اينها ميكنند.
اين در حالي است كه رخدادهاي بعدي در دنياي واقعيت تعيين كننده روند قيمتي سهم بر طبق سودآوري واقعي ميشود. اگر در بازار خوش بيني حاكم باشد، ارزش جاري بالاتر از ارزش ذاتي سهم قرار ميگيرد و در حالت بدبيني هم گاهي تخمينها از واقعيت كه بعدها رخ ميدهد، محتاطانهتر است. با روشهاي نامبرده شده مىتوانيد نحوه محاسبه ارزش واقعی یک سهم را فرا بگيريد و پس از تكميل دانشتان اقدام به خريد و فروش كنيد.
2 دیدگاه
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
فرمول محاسبه ارزش سهام شركت هاي سهامي خاص آیا متفاوت با بقیه سهم ها هستش ؟
مرسی از مقاله خوبتون خیلی دنبال این بودم فرمول محاسبه ای پی اس رو پیدا کنم که با توضیحات کاملتون متوجه شدم به نظر محاسبه ارزش بازار بر اساس سهم یکی از مهم ترین کارها تو ترید کردنه که نیاز هستش قیبلش نحوه محاسبه ارزش واقعی یک سهم رو طرف بدونه