سهام چه شرکت هایی ارزش خرید دارد؟
ارزندگی سهام
ما در بازار زمانی اقدام به خرید یک سهم می کنیم که ارزش واقعی و ذاتی آن سهم از ارزش بازاری و قیمتی که در سایت tsetmc میبینیم، بیشتر باشد.
در واقع در پاسخ به این سول که سهام چه شرکت هایی ارزش خرید دارد؟ باید گفت، زمانی سهم را میخریم که under value باشد یا زیر قیمت ارزش ذاتی اش باشد.
اگر بخواهیم ارزش ذاتی سهم را حساب کنیم فرایندی دارد .
سهام چه شرکت هایی ارزش خرید دارد؟
شما اول باید آن شرکت را بشناسید و ببینید که اصلاً چه فعالیتی انجام می دهد؟ کجا هست؟ سهامداران آن شرکت چه کسانی هستند؟ و سوالاتی از این قبیل.
بعد از آن که پاسخ این سوالات را متوجه شدید، برای مثال “پتروشیمی پردیس” را بررسی می کنیم.
پتروشیمی پردیس در عسلویه فعالیت میکند، به خاطر قرار گرفتن در مناطق آزاد و مناطق کمتر توسعه یافته معاف از مالیات است و همین طور تولیدش محصول اوره و آمونیاک است، سهامدارش هم نماد پارسان هست و از این قبیل اطلاعات را ما کسب کردیم.
اما مرحله دوم باید سراغ تحلیل عملکرد آن شرکت برویم، در واقع ببینیم که آیا این شرکت میتواند سال بعد و سالهای آتی سودآوری یا افزایش قیمت پیدا کند یا خیر!؟ و مرحله نهایی با استفاده از سودی که از شرکت برآورد کردیم ارزش آن شرکت را حساب کنیم.
بعد از آن که ارزش شرکت مورد نظر را محاسبه و ارزشگذاری کردیم، آن ارزش به دست آمده را با قیمتی که در سایت tsetmc معامله میشود مقایسه میکنیم.
اگر ارزش آن بالاتر بود خب طبیعتا اقدام به خرید آن سهم می کنیم و اگر ارزش محاسبه شده ما کمتر از قیمت tsetmc بوداقدام به خرید سهم نمی کنیم یا اگرآن سهم را داریم آن را می فروشیم.
حال مرحله دوم را بیشتر توضیح می دهیم. در واقع مهمترین کاری که تحلیلگر بنیادی باید انجام دهد مرحله دوم هست، چون اگر مرحله دوم انجام نشود طبیعتاً اصلاً نمی توانیم آن شرکت را ارزشگذاری کنیم.
در مرحله دوم ما باید ببینیم که سود این شرکت برای مراحل بعد چه عددی می تواند باشد. اولین کاری که می خواهیم انجام دهیم سایت کدال را باید باز کنیم و وضعیت آن شرکت را ببینیم.
نماد را همان “پتروشیمی پردیس “که صورت سود و زیان واقعیش را بررسی کردیم انتخاب می کنیم و از قسمت جستجوی اطلاعیه ها، اطلاعیه هایی که برای پتروشیمی پردیس برایمان نشان داده می شود. جدیدترین صورت سود و زیان را باز می کنیم.
در فایل ضمیمه شرکت مشخص کرده است که طی یک سال شرکت چقدر توانسته سود و چقدر درآمد و چقدر هزینه داشته باشد.
حسابرس یکسری اطلاعات را گفته، می توانید از آن استفاده کنید.
بند ۳ گزارش حسابرس گفته محصولات این شرکت اوره و آمونیاک است که شرکت پیشبینی کرده هر تن اوره و آمونیاک به ترتیب ۲۰۰ دلار و ۲۲۰ دلار بفروشد.
دلار را باید تبدیل به ریال کنیم. یعنی نرخ تسعیر هر دلار را به ریال حساب کنیم.
سراغ صورت سود و زیان این شرکت می رویم و صورت سود و زیان سال مالی منتهی به ۳۱ شهریور ۹۷ (تاریخی که این مثال را بررسی کردیم مهر ۹۶ بوده). می خواهیم بدانیم شرکت چه میزان می تواند فروش داشته یاشد و چقدر می تواند سود خالص کسب کند.
میتوانید مشاهده کنید که شرکت پیشبینی کرده که یک ستون برای سال ۹۷ هست و ستون انتهایی هم برای سال ۹۶، شرکت پیشبینی کرده است فروشی که داشته ۲۰۷۸ میلیارد تومان باشد.
اعدادی که در صورت سود و زیان می بینید میلیون ریال است. اگر ۶ صفر به آن اضافه کنید به ریال و اگر یک صفر کم کنید مبلغ به تومان است، که این عدد برابر با حدود ۲ هزار میلیارد تومان برای سال ۹۷ و همین آیتم فروش برای سال ۹۶ برابر است با ۱۶۰۰ میلیارد تومان.
اولین آیتم در صورت سود و زیان همیشه فروش است. بعضی اوقات به جای فروش درآمد عملیاتی می نویسند، این دو هیچ فرقی با یکدیگر ندارند فقط نوشتاری با یکدیگر فرق میکنند. اما مفهومی هیچ فرقی با یکدیگر ندارند
فروشی که شرکت پیش بینی کرده ۲ هزار میلیارد تومان است (در صورت های مالی قسمت پیش بینی شده حذف شده است) اما در این صورت مالی می خواهیم بررسی کنیم که این دو هزار میلیارد تومان از کجا آمده؟ و منشا این۲ هزار میلیارد تومان ازکجا هست؟
این دو هزار میلیارد تومانی که میبینید در یادداشت شماره ۵ شرکت توضیح داده شده که از کجا آمده است.
به سراغ یادداشت شماره ۵ که مربوط به فروش هست می رویم.
در یادداشت شماره ۵ شرکت فروش خالص را نوشته، ستون اول که محصولات و فروش داخلی و فروش خارجی را نوشته. فروش داخلی محصول اوره و فروش خارجی محصول اوره و آمونیاک است.
سراغ جزئیات این جدول در فروش داخلی می رویم. شرکت گفته است که محصولی داخلی که می فروشد یعنی داخل ایران اوره هست.
واحد سنجش محصولات تن هست و مقدار اوره ای که در بازار ایران می فروشد ۶۰۰ هزار تن است که هر کیلو را ۶۱۲.۵ میلیون تومان میفروشد یا به عبارتی هر تن را ۶۱۲ هزار و ۵۰۰ تومان میفروشد.
اگر ۶۰۰ هزار تن فروش را ضربدر نرخ هر تن کنید عددی که به دست میآید مبلغ فروش آن محصول میشود. فروش داخلی چون فقط یک محصول بوده، می شود ۳۶۷ میلیارد و ۵۰۰ میلیون تومان که در تصویر مشاهده می کنید .
اما دو محصول فروش خارجی دارد. یعنی محصول اوره و آمونیاک، این دو را در بازار صادراتی می فروشد. در بازار صادراتی ۲ میلیون و ۵۹۲ هزار تن اوره می فروشد نرخ فروش آن ۲۰۰ دلار بر اساس هر تن است.
حتما جدولی را که میخواهید بخوانید header های جدول را مشاهده کنید که ببینید اعدادی که نوشته شده مرتبط با کدام یک از header ها است.
اوره را ۲ میلیون و ۵۹ هزار تن، هر تن را ۲۰۰ دلار می فروشد و دلار را بخواهد تسعیر کند (تبدیل به ریال کند)، هر دلار را ۳۸۰۰ تومان تبدیل می کند(نرخ دلار در شهریورماه سال ۹۷).
طبیعتاً شما اگر این مقدار تن را یعنی ۲۰۵۹ تن را ضربدر ۲۰۰ دلار ضربدر ۳۸۰۰ تومان نمائید عدد حاصل برابر است با حدود ۱۵۰۰میلیارد تومان فروش اوره صادراتی و آمونیاکی که مشاهده می کنید.
خب طبیعتاً نرخ فروش اوره صادراتی این جا ۲۰۰ دلار است که ضربدر ۳۸۰۰ تومان عددی که حساب میشود حدود هرتن ۷۶۰ هزار تومان است در صورتی که اوره داخلی را می فروخته ۶۱۲۵۰۰ تومان و در یادداشتهای شرکت توضیح داده شده است.
اگر یادداشت های این شرکت را بخوانید متوجه می شوید عمده فروش داخلی این شرکت در گزارش واقعی ۶۰۰ هزار تن و به دولت است.
طبیعتاً دولت نرخ ثابت از این شرکتها می خرد و نرخ جهانی اگر تغییر کنند نرخ فروش داخلی ثابت است در سال ۹۲- ۹۱ که می شود ۵_۴ سال پیش این نرخ ثابت بوده که میشود ۵٫۶۱۲ تومان در صورتیکه نرخهای جهانی شاید چیزی حدود ۹۰۰ تا ۱۰۰۰ تومان هم باشد.
فروش شرکت ها با نرخ دستوری می تواند یک نکته منفی باش.
اما برویم به سراغ ادامه بحثمان، آمونیاک که می فروشند ۱۷۴ هزار تن صادر میکنند هر تن ۲۲۰ دلار، دلار هم همان ۳ هزار و ۸۰۰ تومانی که دیدیم ، ضرب این مقدار تن در نرخ دلاری ضربدر ۳۸۰۰ تومان میشود ۱۴۵ میلیارد تومان و جمع فروش خارجی که جمع فروش این دو عدد هست می شود
۱۷۰۰ میلیارد تومان جمع فروش کل، که از جمع فروش خارجی به اضافه فروش داخلی به دست میآید برابر میشود با عدد ۲ هزار میلیارد تومان.
پس ما متوجه شدیم که دو هزار میلیارد تومانی که در اولین آیتم از صورت سود و زیان پیش بینی گفته بود از کجا بدست آمد. این دو هزار میلیارد تومان از جمع فروش سه محصولی اوره داخلی، اوره خارجی و آمونیاک خارجی بدست آمد.
اما یک نکته خیلی مهم اینکه شما وقتی میخواهید پیش بینی کنید و ببینید که آیا شرکت میتواند ۲ هزار میلیارد تومان به فروش برساند یا خیر؟ چیزی که خیلی مهم است این است که باید به دنبال محصولاتی که بیشترین سهم را از مبلغ کل فروش دارند باشید و ببینید کدام محصول سهم بالا و بسزایی در فروش دارد.
برای مثال در نمونه فوق که نشان دادیم از ۲ هزار میلیارد تومان فروش شرکت، اوره صادراتی (۱۵۰۰ میلیارد) بیشترین سهم را دارد.
پس وقتی بخواهیم فروش شرکت را بر آورد کنیم به سراغ اوره صادراتی این شرکت می رویم چون مورد های دیگر مثل آمونیاک ۱۰ درصد این مبلغ فروش اوره صادراتی هست .
به عبارتی اگر ما بتوانیم این هزار و ۵۰۰ میلیارد تومان را ۱۰درصد تغییر بدهیم برابری میکند با این که بخواهیم مبلغ آمونیاک را ۱۰۰ درصد تغییر بدهیم. طبیعتا می رویم سراغ محصول اوره و ببینیم که آیا این اوره را میتواند بیشتر بفروشد یا نه؟
اگر بیشتر بتوانند بفروشد یا کمتر طبیعتاً در این آیتم اول هم میتواند سهم خودش را نشان بدهد و اینکه افزایش یا کاهش داشته باشد و افزایش و کاهش این آیتم صورت سود و زیان این شرکت هم افزایش و کاهش فروش را دارد.
بهای تمام شده
مورد دوم بهای تمام شده؛ هر کدام از این آیتم ها تغییر کنند چه فروش یا بهای تمام شده سود ناخالص تغییر می کند. چون حاصل جمع این دو درآمد و هزینه هستند .
سود ناخالص تغیر کند سود عملیاتی هم تغییر میکند . سود عملیاتی تغییر کند سود قبل از مالیات هم تغییر می کند و همین طور سود خالص هم افزایش یا کاهش را متناسب با این تغییرات خواهد داشت.
اما دیدیم شرکت برآورد کرده است که حدود ۱۳۰۰ میلیارد تومان بهای تمام شده داشته باشد این دو عدد را وقتی ببینید در صورت سود ناخالص برای این شرکت و اغلب شرکت های تولیدی ۲ آیتم مهم و تاثیرگذار فروش هست و بهای تمام شده.
یعنی شما اگر بخواهید شرکتهای تولیدی تحلیل کنید عمدتاً باید به سراغ این دو آیتم اولی بروید.
حالا تعدادی شرکت های تولیدی دیگری هم هستند که غیر از این دو مورد موارد دیگری هم داخل آنها می تواننددخالت داشته باشند و روی سود خالص شرکت تاثیرگذار باشند.
مثلاً “داروسازی جابربن حیان” موردی که خیلی مهم هست درآمد سرمایه گذاری شرکتها است. غیر از فروش و بهای تمام شده در آمد سرمایهگذاری خیلی مهم هست.
یا شرکت فولاد ارفع یا شرکت نیروگاه برق عسلویه یا همان به مپنا ،درآمد تسعیر ارز خیلی مهم است یعنی آیتم سود و زیان غیر عملیاتی این شرکت ها خیلی مهم هستند ولی عمدتاً برای شرکت های تولیدی باید به سراغ تحلیل فروش و بهای تمام برویم.
بهای تمام شده را که میبینید ۱۳۰۰ میلیارد برآورد کرده اما فروش و بهای تمام شده در یادداشت ۶ ذکر شده است که این ۱۳ هزار میلیارد تومان از کجا آمده.
میبینم که این ۱۳۰۰ میلیارد تومانی که برای سال ۹۷ هست ۷۷۰ میلیارد تومان آن سهم مواد اولیه است موادی که در تولید محصول به کار می رود، دستمزدحدود چهل و ۲ میلیارد تومان، سربار تولید ۵۱۰ میلیارد تومان که جمع آن حدوداً ۱۳۰۰ میلیارد تومان میشود .
اما مواد اولیه که اینجا ۷۷۰ است، در یادداشت ۱-۶ گفته شده است از کجا آمده ؟
یادداشت ۱-۶ گفته که در سال ۹۷ این ۷۷ میلیارد تومانی که شما میبینید حدود ۴۴۰ میلیارد آن از گاز طبیعی هست و ۱۱۳ میلیارد تومان از برق هست و الباقی مبالغش از آب و سایر مواد مصرفی در تولید است.
اما صورت سود و زیان را دیدیم ،و شرکت پیشبینی کرده بود که ۷۸۰ میلیارد تومان سود ناخالص داشته باشد و همینطور سود عملیاتی آن ۵۹۰ میلیارد تومان و سود خالص این شرکت ۴۶۳ میلیارد تومان سود خالص داشته باشد که اگر این ۴۶۳ میلیارد را تقسیم بر تعداد سهام آن شرکت کنیم می شود ۷۷۲ ریال سود هر سهم یا EPS آن شرکت تعداد سهام این شرکت را میتوانید ازسایت tsetmc مشاهده کنید.
این نماد “شپدیس” را نشان می دهیم.
تعدیلات:
اینجا تعداد سهام شرکت را نوشته ۶ میلیارد عدد تعداد سهام این شرکت است که شما اگر سود خالص ۴۶۳ میلیارد را تقسیم بر آن ۶ میلیارد بکنید می شود ۷۷ تومان EPS پیش بینی، در صورتی که سال قبل EPS که پیش بینی کرده بود ۶۰ تومان بوده.
این پیشبینی جدید که افزایش پیدا میکند نسبت به پیشبینی سال قبل این شرکت، حدودا از ۶۲ تومان رسیده به ۷۷ تومان نزدیک به ۲۵ درصد رشد داشته و این رشد را اصطلاحاً می گوین.
شرکت تعدیل مثبت داده تعدیل مثبت حدود ۲۵ درصدی داده حالا اگر افت پیدا میکرد یعنی سال قبل بود ۶۲ تو من و امسال فرضا میشد ۵۵ تومان اصطلاحاً به آن می گفتند شرکت تعدیل منفی داده پس تعدیل مثبت و منفی صرفاً در مورد سود شرکت به کار می رود.
اشتباهاً خیلی ها می آیند در مورد قیمت صحبت میکنند و میگویند فلان شرکت تعدیل مثبت و منفی داده و میروند سراغ قیمت سهام شرکت اصلاً به قیمت سهام شرکت هیچ ارتباطی ندارد اصطلاح تعدیل مثبت و منفی.
دیدگاهتان را بنویسید