تریگر چیست و چه کاربردی در تحلیل تکنیکال دارد؟

اغلب اوقات، معاملهگران مشتاق هستند بدون دلیل وارد بازار شوند و کورکورانه موقعیتی را باز میکنند و حرکت قیمت مشخصی را پیشبینی میکنند. این را میتوان با عبور از خیابان بدون نگاهکردن به هر دو طرف مقایسه کرد. برای اینکه واردشدن به بازار “ایمنتر” شود، معاملهگر ممکن است یک تنظیم معاملاتی ایجاد کند که برای درنظرگرفتن یک معامله باید وجود داشته باشد.
هنگام انتخاب سفارشی که میخواهید انجام دهید، با برخی اصطلاحات مانند قیمت ماشه (تریگر) و خط تریگر مواجه میشوید.
در این مقاله قصد داریم به این موضوع بپردازیم که تریگر چیست و چه کاربردی در تحلیل تکنیکال دارد؟
همه معاملات حداقل از دو سفارش برای انجام یک معامله کامل تشکیل شده است: یک نفر سفارش خرید یکاوراق بهاداری را میدهد، درحالیکه دیگری سفارش فروش همان اوراق را میدهد. انواع سفارشها چه در معاملات سهام، چه ارز و چه در معاملات آتی یکسان هستند. تحلیل تکنیکال ممکن است به اولی بگوید بفروش و دومی بخرد، اما وجه مشترک آنها معامله است.
جامع ترین آموزش رایگان بورس در وب سایت همیارسرمایه (لطفا به صفحه اشاره شده مراجعه کنید)
باتوجه به اینکه معاملهگران روزانه و سرمایهگذاران بلندمدت تفاوتهای زیادی ناشی از افق زمانی خود دارند. برای اجرای استراتژیهای خود، خواه بلندمدت یا کوتاهمدت، هرکدام باید تحلیل خود را عملی کنند. عمل ساده «کشیدن ماشه یا همان تریگر» برای معامله، گام نهایی است.
معاملهگران به انواع مختلفی از سفارشها دسترسی دارند که میتوانند از آنها در ترکیبات مختلف برای انجام معاملات استفاده کنند. یک محرک ورود زمانی است که معیارهای خاصی را برای شروع یک معامله با شرایط از پیش تعیین شده، برآورده میکند. این معیارها توسط معاملهگران بهعنوان موقعیتهایی با پتانسیل معاملاتی بالا تعریف میشوند که میتواند شکست سطوح حمایت/مقاومت عمده، ظهور الگوهای نمودار قیمت خاص، وضعیت مشخصی از شاخصهای تکنیکال، یا همه این موارد در کنار هم باشد. برخی از معاملهگران از تریگرهای ورود بهعنوان راهی برای خودکارسازی معاملات خود استفاده میکنند.
در اینجا نکاتی در مورد نحوه آمادهسازی تنظیم معامله و آنچه معاملهگران باید هنگام ورود به یک معامله در نظر داشته باشند، آورده شده است.
تریگر چیست؟
معنی لغوی تریگر به معنی ماشه است؛ افرادی که در بازارهای مالی معامله میکنند، قطعاً با اصطلاح تریگر مواجه شدهاند. تریگر یعنی چه؟ وقتی معاملهای انجام میدهیم همه احتمالات را بررسی میکنیم که مثلاً میگویند اگر الگویی شکل گرفت، بعداً بهاحتمال زیاد بازار رشد میکند.
آیا بعد از اینکه الگو شکل گرفت ممکن است بازار رشد نکند و بریزد؟ بله هر احتمالی وجود دارد. اما تریگر چه کاربردی در تحلیل تکنیکال دارد؟
تریگر در معامله گری یعنی ما یک موقعیت را مشخص میکنیم و میگوییم اگر قیمت به آن نقطه برسد، یعنی الگو عمل کرده و ما برای اینکه از رشد جا نمانیم از آن استفاده میکنیم. به عبارتی، تریگر مکانیزمی است که از آن استفاده میکنید تا زمان ورود به معامله را به شما بگوید.
باتوجهبه جهت روند، با ردیابی مناطقی از حمایت و مقاومت بالقوه، به تریگر نیاز داریم تا به ما بگوید زمان تصمیمگیری برای خرید چه زمانی است.
باتوجهبه دستورهایی که در پلتفرمهای معاملاتی وجود دارد، تریگر خود را فعال میکنیم و میگوییم اگر الگو عمل کرد و قیمت به آن هدف رسید، دستور ورود میدهیم. ازاینجهت کار ما راحت است که از بازار عقب نمیمانیم و امنیت خودمان را حفظ کنیم. چون نمیخواهیم وارد هر معاملهای شویم بلکه میخواهیم اجازه دهیم الگو یا تحلیل ما اتفاق بیفتاد، بعد وارد معامله شویم چون ممکن است هر لحظه تحلیل faile شود و نمیخواهیم وارد معامله مرده شویم بلکه میخواهیم حرکتی که انتظارش را داشتیم اتفاق بیافتد بعد وارد معامله شویم.
تریگر یک شرایط یا تاریخ سیستم است که میزان یک تهدید خاص را تعیین میکند. شرایط تریگر میتواند هر چیزی باشد، از وجود یک اقدام خاص کاربر، مانند کلیککردن روی دکمههای خاص. بهعنوانمثال، یک تاریخ آغازگر یا ترکیبی از هر یک از این نقاط زمانی باشد.
تریگر معامله یک رویداد دقیق است که به شما میگوید در حال حاضر وارد معامله شوید یا از آن خارج شوید. این کمک میکند تا از ورود یا خروج خیلی زود، خیلی دیر، نادیدهگرفتن معاملات یا انجام معاملاتی که نباید انجام دهید، جلوگیری کنید.
شما به یک تریگر معامله در زمان واقعی نیاز دارید تا به شما اطلاع دهد که اکنون زمان اقدام است. این یک رویداد دقیق است که اقدام شما را تحریک میکند. تا آن زمان شما تحلیل خود را انجام دادهاید؛ اما هنوز اقدامی نشده است. همچنین باید در نمودارهای تاریخی قابلمشاهده باشد، بهطوریکه بتوانید تست مجدد انجام دهید و بررسی کنید که آیا تریگر معامله (و استراتژی شما) درست کار میکند!
بدون تریگر معامله، ممکن است خیلی دیر وارد معاملات شوید، معاملات را خیلی زود انجام دهید، از معاملات رد شوید یا حتی معاملاتی را انجام دهید که بخشی از یک استراتژی نیستند.
ایجاد تریگر معاملاتی
تریگرهای معاملاتی میتوانند ساده یا پیچیده باشند. یک تریگر لزوماً بهتر از دیگری نیست، تنها بستگی به استراتژی ای که استفاده میکنیم دارد. تریگر معاملهگر بخشی از یک استراتژی است.
یک استراتژی بدون تریگرهای معاملاتی مبتنی بر هویوهوس است. شما زمانی خریدوفروش میکنید که دوست داشته باشید، اما این اقدامات لزوماً بر اساس یک روش اثبات شده نیست. یک استراتژی، با تریگر معاملاتی، میتواند برای سودآوری امتحان شود، میتوان آن را تکرار کرد و ی آن را برای بهبود عملکرد بهینه کرد، درحالیکه معاملات بدون تفکر و استراتِژی نمیتوانند این کارها را انجام دهند.
حد سود (یک روش از پیش تعیین شده برای کسب سود) و حد ضررها، تریگرهای معاملاتی از پیش تعیین شده هستند، زیرا ما میخواهیم در آن محدوده از معامله خارج یا وارد شویم.
مهمترین نکته داشتن یک سطح حمایت قوی و پیداکردن ماشه ورود بعد از ورود قیمت به ناحیه حمایت است که انجام میشود.
به طور بالقوه راههای زیادی جهت ایجاد تریگرهای معاملاتی برای ورود و خروج وجود دارد. در اینجا چند نمونه آورده شده است:
- معامله را در زمان خاصی از روز، هفته یا سال انجام دهید.
- زمانی که یک اندیکاتور به سطح مشخصی رسید، معامله کنید.
- زمانی که یک اندیکاتور از شاخص دیگر عبور میکند، معامله کنید.
- زمانی که قیمت از یک اندیکاتور در نمودار عبور کرد معامله کنید.
- زمانی که قیمت به یک قیمت یا درصد حرکت معینی رسید، معامله انجام دهید (معمولاً با حد ضرر).
- زمانی که قیمت خارج از یک الگوی قیمت حرکت میکند، معامله کنید، مانند تثبیت، مثلث/انقباض، سر و شانه و غیره.
- زمانی که یک نقطه دادهبنیادی یا اقتصادی به سطح معینی رسید، معامله کنید.
زمانی که یکی از سیگنالهای بالا رخ داد، اما شکست خورد، معامله کنید. این سیگنال شکست نادرست یا شکست ناموفق نامیده میشود. اینها را میشد ترکیب کرد.
ماشههای ورود در بورس شامل:
الگوهای کندلی و کندل تأیید
تابلوخوانی مثل خرید پلهای حقوقی، کد به کدها و قدرت خریدار و فروشنده
افزایش حجم معاملات
تحلیل در تایم هفتگی یا ماهانه و گرفتن ماشه ورود در تایم روزانه با اندیکاتورها
بهعنوانمثال، شما ممکن است فقط بین ساعت 9 صبح تا 10 صبح و تنها درصورتیکه یک میانگین متحرک از میانگین متحرک دیگری عبور کند معامله کنید. در این حالت، بازه زمانی به یک شرط واجد شرایط تبدیل میشود و میانگین متحرک محرک معامله است. بازه زمانی باید اعمال شود، و اگر چنین باشد، میانگین متحرک تنها چیزی است که میتواند معامله را آغاز کند.
این مثال را میتوان با انتظار برای بستهشدن قیمت نیز تغییر داد. اکنون بستهشدن قیمت به محرک معاملاتی تبدیل میشود، با این فرض که دو معیار دیگر (تقاطع زمان و میانگین متحرک) هنوز در جای خود هستند.
قیمت ماشه ای چگونه کار می کند؟
قیمت ماشه ای اغلب در زمینه سفارشات حد ضرر استفاده می شود. زمانی که قیمت آن به زیر یک نقطه خاص سقوط کرد، یک معاملهگر می خواهد به طور خودکار از یک معامله خارج شود.
این ممکن است به دلیل نوسانات بازار یا عدم علاقه باشد و هر قیمتی که محافظت در برابر این امر را ارائه دهد مطمئناً مورد استقبال قرار خواهد گرفت.
قیمتهای ماشهای معمولاً با استفاده از دادههای محدوده معاملاتی تاریخی سهام محاسبه میشوند تا نقطهای را ایجاد کنند که در آن در مقایسه با میانگین قیمت آن در آن بازه زمانی، کمتر از ارزش یا بیش از ارزشگذاری شده تلقی شود.
به این ترتیب، قیمتهای ماشهای میتواند به معاملهگران کمک کند از گیر افتادن در داراییای که موجب ضرر آنها میشود، جلوگیری کنند.
قیمتهای ماشهای میتوانند هم برای خریداران و هم برای فروشندگان کارساز باشند، اما معمولاً برای فروش خودکار سهام زمانی که قیمت آنها به زیر سطح ماشه کاهش مییابد استفاده میشوند. اساساً یک دستور حد ضرر را تنظیم میکنند.
قیمت ماشه ای مفید است زیرا حتی اگر معامله گر حواسش نباشد یا رایانه خود را رها کرده باشد، تضمین می کند که سهام فروخته می شود.
دستور حدضرر یک دستور غیرفعال است. برای فعال کردن آن، باید قیمت ماشه ای را وارد کنیم. بالاتر یا پایین تر از قیمت حدضرر، یک قیمت ماشه ای به عنوان آستانه قیمت عمل می کند و تنها پس از عبور از این قیمت، دستور حدضرر از یک سفارش غیرفعال به یک سفارش فعال تغییر می کند.
اگر میخواهید برای پوزیشن فروش باز خود یک دستور حدضرر تنظیم کنید، باید قیمت ماشهای بالاتر از قیمت بازار تعیین کنید تا موقعیت را با قیمت سفارش ببندید تا ضرر را متوقف کنید.
آیا قیمت ماشه و حدضرر یکسان است؟
قیمت ماشه و حدضرر یکسان نیستند.
در حالی که هر دوی آنها را می توان برای فروش یا خرید سهام به طور خودکار استفاده کرد، محرک قیمت یک عدد محاسبه شده است در حالی که دستور حدضرر دستورالعملی است که در آن به کارگزار خود می گویید قبل از فروش تمام دارایی های خود در آن سهام خاص چقدر می خواهید از دست بدهید.
با این حال، اگر در تریگر معامله قیمت بر اساس دادههای تاریخی باشد، ممکن است نشاندهنده این باشد که سهام به پایینترین نقطه خود در تاریخ رسیده است (بنابراین هنوز فروش نقطهای وجود ندارد) یا میتواند نشانهای باشد که ارزش سهام بیش از حد ارزش گذاری شده است و شما باید احتیاط کنید.
بنابراین، در حالی که دستور حدضرر دستورالعملهای روشنی در مورد میزان سرمایهگذاری ارائه میدهد، قیمت آغازگر یک قدم جلوتر میرود تا نشان دهد که آیا سرمایهگذاری واقعاً میتواند نتیجه دهد یا خیر!
بهترین راه برای اطمینان از اینکه سرمایه گذاری عاقلانه ای انجام می دهید این است که قبل از قرار دادن پول خود در هر شرکتی، هر دو عامل را در نظر بگیرید.
محرکهای قیمت را میتوان با استفاده از الگوریتمهای مختلف محاسبه کرد، اما همه آنها از دادههای تاریخی استفاده میکنند که نشاندهنده بسیار دقیقی از افزایش یا کاهش یک دارایی در آینده است.
با این حال، این بدان معنا نیست که شما می توانید از قیمت ماشه برای پیش بینی بازار سهام استفاده کنید.
مزایای استفاده از Trigger Price
تریگرهای معاملاتی ممکن است در خودکارسازی استراتژیهای ورود و خروج مفید باشند، اما معاملهگران باید در استفاده از آنها احتیاط کنند. بههرحال، فراموشکردن موقعیتهای ایجاد شده معاملهگران و اجرای ایدههای معاملاتی قدیمی میتواند منجر به ضرر شود.
معاملهگران باید مطمئن شوند که در پایان هر روز هرگونه محرک معاملاتی باز را مجدداً بررسی کنند و فقط از سفارشهای یکروزه برای تنظیم این استراتژیها استفاده کنند.
استفاده از قیمتهای ماشهای در معاملات سهام دارای چندین مزیت است:
-
مدیریت احساسات:
استفاده از قیمتهای ماشهای میتواند به سرمایهگذاران کمک کند تا احساسات خود را هنگام معامله مدیریت کنند. با تنظیم یک سفارش از قبل و اجازهدادن به اجرای خودکار آن، سرمایهگذاران میتوانند از وسوسه انجام معاملات بر اساس حرکات کوتاهمدت بازار یا احساسات خود جلوگیری کنند.
-
صرفهجویی در هزینه:
استفاده از قیمتهای ماشهای میتواند به سرمایهگذاران کمک کند تا در هزینههای معاملاتی صرفهجویی کنند و به آنها اجازه میدهد از بهترین قیمتهای موجود در زمان اجرای سفارش خود استفاده کنند. این میتواند بهویژه برای سرمایهگذارانی مفید باشد که مقادیر زیادی سهام را معامله میکنند یا سعی میکنند تأثیر هزینههای معامله را بر بازده خود به حداقل برسانند.
-
صرفهجویی در زمان:
با خودکار کردن معاملات، معاملهگران میتوانند در زمان و انرژی صرفهجویی کنند که در غیر این صورت صرف نظارت بر بازارها و ثبت سفارشها بهصورت دستی میشود.
-
اجرا با بهترین قیمت:
معاملهگران با تنظیم دستورات ماشه میتوانند مطمئن شوند که بهترین قیمت ممکن را در زمان اجرا دریافت میکنند.
-
نظم و انضباط:
بهموجب اجرای دستورالعملهای شناساییشده توسط معاملهگر، تریگرهای معاملاتی میتوانند یک جزء نظم و انضباط را به فرآیند معاملات اضافه کنند. اغلب، معاملهگران از محرکهای معاملاتی برای قراردادن سفارشهای مرکب استفاده میکنند که به یکسری شرایط متکی هستند که باید برآورده شوند. معاملهگران باید اطمینان حاصل کنند که تریگرهای معاملاتی آنها در طول زمان مرتبط باقی میمانند.
محدودیتهای استفاده از Trigger Price
محدودیتهایی برای استفاده از قیمتهای ماشهای در معاملات سهام وجود دارد:
-
ریسک بازار:
قیمتهای ماشه تضمین نمیکنند که یک سفارش با قیمت خاصی اجرا شود. اگر بازار بهسرعت حرکت کند، قیمتی که یک سفارش در آن اجرا میشود ممکن است به طور قابلتوجهی با قیمت ماشه ای متفاوت باشد. این امر میتواند بهویژه درصورتیکه بازار بهشدت نوسان داشته باشد یا اگر سفارش برای مقدار زیادی سهام باشد، خطرناک باشد.
-
ریسک سفارش:
اگر بازار بسیار فعال باشد، ممکن است سفارشی که توسط یک قیمت خاص ایجاد شده است، نتواند به طور کامل در آن قیمت تکمیل شود. این امر میتواند منجر به پرکردن جزئی سفارش یا تکمیل سفارش با قیمتی شود که به طور قابلتوجهی با قیمت ماشه متفاوت است.
-
ریسک پلتفرم:
همچنین این خطر وجود دارد که در پلتفرم کارگزاری یا حساب سرمایهگذار مشکلی ایجاد شود که میتواند از فعالشدن قیمت ماشه یا اجرای سفارش جلوگیری کند.
بهطورکلی، برای سرمایهگذاران مهم است که ریسکها و محدودیتهای بالقوه استفاده از قیمتهای ماشه را قبل از تنظیم آن در حسابهای معاملاتی خود بهدقت در نظر بگیرند.
استفاده از سهام بهعنوان یک تریگر معاملاتی
سفارش حد خرید به کارگزار میگوید که سهامی را بخرد که قیمت آن به یک علامت مشخص رسیده است. بااینحال، یک تریگر معاملاتی پیچیدهتر میتواند توسط رویداد جداگانهای که مستقیماً با حرکت یک سهام خاص مرتبط نیست، راهاندازی شود. تریگر یا محرک معامله ممکن است در حرکت یک سهام کاملاً متفاوت باشد.
با محرکهای معاملاتی، فعالیت یا ویژگیهای هر سهمی میتواند باعث سفارش برای سهام دیگری شود. اگر احساس میکنید بین قیمتهای دو سهم مختلف همبستگی وجود دارد، میتوانید یک تریگر معاملاتی تنظیم کنید.
خلاقیت میتواند شما را به سطوح جدیدی از سرمایهگذاری برساند. هنگامی که با فرصتهایی در سهام موردعلاقه خود مواجه میشوید از تریگرها استفاده کنید. همچنین در مورد سهامی که میخواهید بخرید تحقیق کنید.
استفاده از شاخص بهعنوان یک تریگر معاملاتی
سرمایهگذار میتواند معامله خرید یا فروش را با استفاده از یک شاخص اصلی بازار (بهجای سهام) بهعنوان تریگر انجام دهد. اگر احساس میکنید که حرکات مشخصی از شاخصها ممکن است بر حرکت تکتک سهام تأثیر بگذارد یا با آن مرتبط باشد، میتوانید در صورت رعایت شرایطی که مشخص کردهاید، یک تریگر برای ثبت سفارش تنظیم کنید.
برای مثال، وقتی که شاخص به یک سطح مشخص افزایش مییابد، میتوانید سفارش فروش را روی یک سهم خاص انجام دهید. یا اگر مثلاً شاخص کل منعکسکننده یک رالی قوی است و فکر میکنید زمانی که مثلاً به 1650 رسید، میتوانید سفارش خود را برای فروش سهام تنظیم کنید.
خط تریگر به شما چه میگوید؟
خط تریگر بینش تکنیکال را در مورد زمان طولانی یا کوتاه ارائه میدهد. به عنوان مثال معاملهگران زمانی که خط MACD از خط تریگر عبور میکند، به دنبال ورودی و خروجی میگردند.
هنگامی که MACD از بالای خط تریگر عبور میکند، میتوان از آن بهعنوان سیگنال خرید استفاده کرد. برعکس، وقتی MACD به زیرخط تریگر میافتد، میتوان از آن بهعنوان سیگنال فروش یا کوتاه استفاده کرد.
چنین سیگنالهای معاملاتی معمولاً بهصورت مجزا مورداستفاده قرار نمیگیرند، بلکه فیلتر دیگری مانند جهت روند کلی برای سیگنالهای معاملاتی اعمال میشود.
ازآنجاییکه MACD ممکن است قبل از انجام یک حرکت اساسی چند بار از تریگر عبور کند، دریافت سیگنالهای معاملاتی باکیفیت در واقعیت دشوارتر است. هنگامی که قیمت اوراق بهادار در یکروند قوی است، سیگنالها ممکن است سود ایجاد کنند، اما زمانی که قیمت روند قوی ندارد، سیگنالها باید بااحتیاط رفتار شوند.
جمعآوری فیلترهای معاملاتی
فیلترهای معاملاتی، شرایط بازار را قبل از شروع ورود باشد، شناسایی میکنند. این فیلترها اغلب از طریق بک تست یا مشاهده عمومی بازار ایجاد میشوند.
بااینحال، همه فیلترهای معاملاتی را نمیتوان بهراحتی با دادههای خام بازار تعریف کرد. بخش قابلتوجهی از تحلیل تکنیکال به شکلهای نمودار، الگوهای شمعدانی و سایر ویژگیهای نمودار بصری اختصاص دارد که پیادهسازی آنها در سیستمهای معاملاتی خودکار دشوار است. بعلاوه، تعریف سطوح حمایت و مقاومت عمده را میتوان یک تلاش ذهنی در نظر گرفت که بستگی به ابزارهایی دارد که معاملهگران برای تعیین نقاط ورود وخروج معاملات خود از آنها استفاده میکنند. این بدان معنی است که تنظیمات معاملات عمدتاً بر اساس درک معاملهگران از شرایط بازار است.
در بیشتر موارد، معاملهگران دارای مجموعه خاصی از فیلترهای معاملاتی هستند که از تجزیهوتحلیل عملکرد داراییهای قبلی و مشاهدات شخصی بازار به دست میآیند. میتوان گفت که یادگیری در مورد شکلگیری نمودارهای جدید یا سایر شرایط بازار، مجموعه فیلترهای معاملاتی شما را گسترش میدهد. هرچه فیلترهای معاملاتی بیشتری داشته باشید، تنظیمات معاملاتی بالقوه بیشتری را میتوانید شناسایی کنید.
در پایان
در این مقاله، تریگر معامله و کاربرد آن، مزایا و محدودیتهای آنها را توضیح دادیم. تریگرهای معاملاتی میتواند برای سرمایهگذاران سهام (و کسانی که یا شاخصها را دنبال میکنند) بسیار مفید باشد. تریگر معامله هر رویدادی است که معامله را به حرکت درمیآورد (سهام یا غیره). محرک معامله میتواند یک رویداد منفرد (مانند حرکت یک سهام جداگانه) یا یک رویداد در سطح بازار (مانند رسیدن یک شاخص اصلی به یک سطح خاص) باشد. معاملهگر موفق میداند که تریگرهای ورود تنها یکی از اجزای موفقیت هستند.
برای اینکه درک جامعی از موفقیت در معاملات داشته باشید و تعیین اینکه آیا روند غالب احتمالاً تغییر میکند یا خیر، باید علاوه بر موضوع Trigger در مورد سایر روشهای تحلیل که در محدوده این مقاله نیست به چشمانداز درستی از شرایط اساسی بازار بپردازید. پیشنهاد میشود از وبینار معرفی بازارهای سرمایهگذاری و یافتن نقطه ورود با تحلیل تکنیکال استفاده کنید.
امیدواریم پس از خواندن این مقاله درک روشنی از تریگر و نحوه استفاده از آنها داشته باشید.
دیدگاهتان را بنویسید