اقتصاد کلان چیست؟+مفاهیم مهم اقتصاد کلان
آیا تابهحال با بودجه معمول خود برای خرید مواد غذایی به سوپرمارکت رفتهاید، اما در نهایت خواربار کمتری نسبت به معمول دارید؟ این تورم است. آیا تابهحال اخبار را گوش کردهاید و شکایتهایی در مورد کمبود شغل شنیدهاید؟ این یعنی بیکاری آیا تابهحال شنیدهاید که این همه کارشناسان اقتصادی در تلویزیون درباره عملکرد تولید ناخالص داخلی صحبت کنند؟ این رشد یا کاهش اقتصادی است. اینها ویژگیهای اصلی و مفاهیم مهم اقتصاد کلان است که در ادامه مطلب به تعریف اقتصاد کلان چیست؟ و مفاهیم مهم اقتصاد کلان مانند درآمد و تولید ملی، بیکاری، تورم و غیره خواهیم پرداخت و از آن لذت خواهید برد.
اصطلاح «اقتصاد» بهعنوان حوزهای از اعداد، آمار و حوزه خاصی از تخصص ارائه میشود. اما وقتی به معنای اصلی یونانی آن فکر کنیم، مشخص میشود که اقتصاد بخشی ریشهدار از زندگی ما در همه سطوح است. دو رشته اصلی تحصیلی در اقتصاد عبارتاند از اقتصاد خرد و اقتصاد کلان.
اقتصاد کلان به مطالعه اقتصاد بهعنوان یک کل و از سوی دیگر اقتصاد خرد به مطالعه رفتار سازمانها و افراد میپردازد. در ادامه مطلب مفصلتر به این مفاهیم خواهیم پرداخت.
جامع ترین آموزش رایگان بورس در وب سایت همیارسرمایه
دوره اقتصاد کلان منتشر شد!
(لطفا به صفحه اشاره شده مراجعه کنید)
تاریخچه اقتصاد کلان چیست؟
اقتصاد کلان مدرن تنها به دهه 1930 بازمیگردد. در پاسخ به رکود بزرگ به وجود آمد. قبلاً روشهای اقتصاددانان حوزه اقتصاد خرد که پیشتر مورداستفاده قرار گرفته بود در پاسخ به اینکه چرا بزرگترین اقتصادهای جهان سقوط کردهاند، بیاثر بودند.
اقتصاد خرد به جنبههای کوچک یک اقتصاد نگاه میکند. اما رکود بزرگ یک یا دو بخش از بازار کشور را تحتتأثیر قرار نداد، بلکه کل آن را تحتتأثیر قرارداد.
اقتصاددانان برای تجزیهوتحلیل یک اقتصاد کلی، به روش جدیدی نیاز داشتند.
راگنار فریش، اقتصاددان نروژی، اولین کسی بود که در سال 1933 از واژه اقتصاد کلان در چاپ استفاده کرد. اما جان مینارد کینز، اقتصاددان بریتانیایی است که کار و ایدههای او در دهه 1930 استفاده از اقتصاد کلان را برای توضیح آنچه در مقیاس بزرگ اتفاق میافتد رواج داد.
تصور میشود که اقتصاد کلان در شکل مدرن آن از جان مینارد کینز (تلفظ “کنز”) و کتاب او در سال 1936 با عنوان نظریه عمومی اشتغال، بهره و پول سرچشمه گرفته است. کینز به شهرت رسید کینز بهعنوان اولین اقتصاددان بزرگ کلان است که با نظریههای خود در مورد اینکه چه چیزی باعث رکود بزرگ شد و چه چیزی میتواند به آن پایان دهد، شناخته شد.
اقتصاد کلان
اقتصاد کلان چیست؟ اقتصاد کلان شاخهای از علوم اجتماعی و یکی از دوشاخه اصلی اقتصاد است و دیگری اقتصاد خرد است که با بررسی عوامل کلیدی مانند نرخ بیکاری، نرخ تورم، نرخ بهره و تولید ناخالص داخلی به کل اقتصاد میپردازد.
اقتصاد کلان حوزه وسیعی با زیرشاخههای بسیاری است که سعی در پاسخگویی به سؤالاتی در مورد نحوه عملکرد جهان و بازارهای مختلف درون آن در بلندمدت دارد. اقتصاد کلان در تضاد با اقتصاد خرد قرار دارد که بر تأثیر آن در سطح فردی، گروهی یا شرکتی تمرکز دارد.
اقتصاد کلان به نحوه رفتار یک مصرفکننده یا یک کسبوکار منفرد که اقتصاد خرد است توجهی ندارد و در عوض، به کل نگاه میکند. درواقع اقتصاد کلان اثر تجمعی اقدامات انجام شده توسط همه مشاغل و مصرفکنندگان در یک اقتصاد را مورد بررسی قرار میدهد.
اقتصاد کلان تلاش میکند تا نیروهای زیربنایی مؤثر بر اقتصاد را توضیح دهد. درک اقتصاد کلان از آنچه که اقتصاد را هدایت میکند میتواند به دولتها، مشاغل، بانکها و سایر بازیگران کمک کند تا تصمیمات آگاهانهتری بگیرند.
همانطور که گفته شد، در درجه اول اقتصاد کلان پدیدههای اقتصادی را در مقیاس بزرگ مانند درآمد ملی، تولید ناخالص داخلی، تورم، سطح قیمتها و تغییرات در بیکاری را موردمطالعه قرار میدهد.
برای مثال زمینههای مطالعه برای یک اقتصاددان کلان عبارتاند از: چگونه میتوان رشد اقتصادی را تحریک کرد؟ چه چیزی باعث تورم میشود؟ بانک مرکزی چگونه باید نرخ سود را برای کمک به بهبود اقتصاد تعیین کند؟ چه عواملی باعث بیکاری میشود و سیاستهای دولت چگونه میتواند شرایط بازار کار را بهبود بخشد؟ آیا برای حمایت از بازارهای داخلی باید برای کالاهای خارجی تعرفه وضع کنیم؟
از نظر اقتصادی، در اقتصاد کلان در مورد منابع، کالاها و خدمات، تولید، توزیع و مصرف آنها، تصمیمات و رفتارهای مربوط به افراد، بخشها، کشورها و غیره صحبت میکنیم. بااینحال، آنچه اغلب در مورد اقتصاد پنهان میماند این است که چه در خانواده، چه در سطح ملی یا جهانی، اقتصاد نیز به قدرت مربوط میشود.
اینکه چه منابعی در دسترس است، چه کسی توزیع آنها را کنترل میکند، نیازهای چه کسانی برآورده میشود و خواستههای چه کسانی اولویتبندی میشوند، همه اینها تصمیمات سیاسی در مورد قدرت هستند. بااینحال، نحوه ارائه اقتصاد و تصمیمات اقتصادی، ارتباط قوی آنها با زندگی روزمره ما، پیوند تفکیکناپذیر آنها باقدرت و سیاست است که فقط هدفشان افزایش کارایی بازارهاست. برای مثال، میدانیم که نه در سطح فردی و نه در سطح دولتی همه تصمیمهای اقتصادی «عقلانی» نیستند و بسیاری از عوامل تعیینکننده دیگر برای تصمیمات اقتصادی وجود دارد.
مفاهیم مهم اقتصاد کلان
اقتصاد کلان بهخودیخود تصمیمگیری، ساختار، عملکرد و… یک ملت را مطالعه میکند. اقتصاد کلان بیشتر درباره تصویر کلنگر کل اقتصادها (چه بینالمللی، منطقهای یا ملی) است. این به موضوعاتی مانند رشد اقتصادی، تورم، نرخ بهره و نرخ ارز، استقراض دولت، مالیات، مخارج بودجه، تولید ناخالص داخلی و اشتغال کلی میپردازد. علاوه بر این، به سایر جنبههای اساسی اقتصاد خرد و شاخصهای کل که بر اقتصاد یک کشور تأثیر میگذارند، دسترسی پیدا میکند.
مطالعه این تصویر بزرگ از نظر اقتصاد یک کشور چیزی است که به آن اقتصاد کلان میگویند. ویکیپدیا اقتصاد کلان را شاخهای از علم اقتصاد تعریف میکند که ساختار، رفتار، عملکرد و تصمیمگیری یک اقتصاد را بهعنوان یک کل مطالعه میکند.
اکنون که با ایده اصلی اقتصاد کلان آشنا شدید، بیایید چند مفهوم را درک کنیم. اقتصاد کلان خود یک موضوع گسترده و یکرشته تحصیلی است. بااینحال، برخی از مفاهیم اساسی اقتصاد کلان شامل مطالعه درآمد ملی، تولید ناخالص داخلی (GDP)، تورم، بیکاری، پسانداز و سرمایهگذاری است. قصد داریم چند مفهوم را موردبحث قرار دهیم.
درآمد و تولید
یکی از مفاهیم مهم اقتصاد کلان درآمد و تولید است. تولید ملی عبارت است از تعداد کل کالاها و خدمات تولید شده در یک کشور و در یک دوره مشخص محاسبه میشود. هنگامی که واحدها یا سازمانهای تولیدی هر چیزی را که تولید میکنند به فروش میرسانند، درآمد برابری از آن کسب میکنند. ازاینرو، میتوانید با محاسبه کل درآمد حاصل از فروش همه کالاها و خدمات، خروجی را اندازهگیری کنید.
اقتصاددانان معمولاً این دو عامل را با کمک تولید ناخالص داخلی اندازهگیری میکنند.
همچنین می توان با محاسبه درآمد ملی تحت یک مطالعه اقتصاد کلان به درک درستی از توزیع درآمد در بین شهروندان دست یافت.
به این دلایل، واضح تر است که مطالعه اقتصاد کلان از اهمیت بیشتری برخوردار است.
با اندازهگیری تولید ناخالص داخلی، اقتصاددانان میتوانند نوسانات و تغییرات بازار را درک کنند. آنها میتوانند تشخیص دهند که چه اقداماتی برای بهبود تولید ناخالص داخلی کشور انجام دهند.
با پیشرفتهای تکنولوژیکی، افزایش سرمایه و دستیابی به تجهیزات روز و سایر جنبهها واحدها و سازمانهای تولیدی میتوانند تولید و درآمد ملی را افزایش دهند. بااینحال، درآمد و تولید اغلب میتواند تحتتأثیر رکود و سایر عوامل بازار باشند.
تولید ناخالص داخلی (GDP)
تولید ناخالص داخلی مطلق که اغلب بهعنوان شاخص اصلی اقتصاد کلان استفاده میشود، اندازه اقتصاد را در یک مقطع زمانی نشان میدهد. دولت تولید ناخالص داخلی را معمولاً بهصورت فصلی یا سالانه محاسبه و منتشر میکند.
تولید ناخالص داخلی ارزش پولی کالاها و خدمات نهایی، یعنی کالاهایی که توسط کاربر نهایی خریداری می شود را که در یک کشور در یک دوره زمانی معین (مثلاً یک چهارم یا یک سال) تولید می شود، اندازه گیری می کند.
تولید ناخالص داخلی متشکل از کالاها و خدماتی است که برای فروش در بازار تولید می شوند و همچنین شامل برخی از تولیدات غیر بازاری مانند خدمات دفاعی یا آموزشی است که توسط دولت ارائه می شود.
بیکاری
یکی دیگر از مؤلفههای مهم اقتصاد کلان نرخ بیکاری است. اقتصاددانان نرخ بیکاری در یک اقتصاد را با محاسبه درصد افراد بدون شغل میسنجند. نرخ بالاتر بیکاری یک کشور به معنای تولید اقتصادی کمتر است. اقتصاددانان بیکاری را به چهار بخش تقسیم کردهاند: بیکاری کلاسیک، ساختاری، اصطکاکی و دورهای.
- بیکاری کلاسیک زمانی اتفاق میافتد که دستمزد واقعی برای استخدام نیروی کار توسط کارفرمایان بسیار بالا نگه داشته میشود.
- بیکاری اصطکاکی به این معناست که وقتی افراد داوطلبانه شغل خود را تغییر میدهند، پس از خروج فرد، یافتن شغل دیگری زمان میبرد، آن دوره بهعنوان بیکار نامیده میشود. به عبارتی زمانی بیکاری اصطکاکی اتفاق میافتد که زمان صرف شده برای جستجوی یک کارمند مناسب بیش از حد طولانی باشد.
- بیکاری ساختاری ناشی از عدم تطابق بین مهارتهای کاری یک کارمند و مهارتهای لازم برای یک شغل خاص است.
- یکی دیگر از مقولههای مهم بیکاری، بیکاری دورهای است. بیکاری ادواری تعداد متغیر کارگران بیکار در یک دوره خاص است و زمانی رخ میدهد که رشد اقتصاد راکد باشد. عملکرد کلی یک کشور به نحوه استفاده از منابع خود بستگی دارد و کارکنان ماهر باید یکی از آنها باشند.
تورم
یک عامل مهم اقتصاد کلان ارزیابی تورم و رکود است. مطالعه تورم و کاهش تورم یکی دیگر از جنبههای مهم اقتصاد کلان است. اصطلاح تورم به افزایش قیمت کالاها و خدمات در سراسر کشور و اصطلاح رکود به کاهش قیمت کالاها و خدمات اشاره دارد. تورم زمانی اتفاق میافتد که یک اقتصاد خیلی سریع رشد کند. از سوی دیگر، رکود زمانی رخ میدهد که یک اقتصاد در یک دوره زمانی کاهش یابد.
شاخص قیمت میانگین وزنی قیمت برای یکطبقه از محصولات و خدمات است. اقتصاددانان تورم و رکود را با کمک شاخصهای قیمت ارزیابی میکنند. با مطالعه این دو جنبه، دولت میتواند اقداماتی را برای مهار آنها انجام دهد. زیرا نرخ تورم بیش از حد میتواند منجر به پیامدهای منفی شود درحالیکه کاهش مداوم تورم میتواند باعث تولید اقتصادی پایین شود. با مطالعه روند تورم و رکود، اقتصاددانان میتوانند با اقدامات مناسب به مهار نرخ تورم کمک کنند.
نرخ بهره
نرخ بهره بازدهی است که وامگیرنده از وام میپردازد. نرخ بهره توسط بانک مرکزی تنظیم میشوند. اثر نرخ بهره تغییر در رفتارهای استقراضی و هزینهای پس از تعدیل نرخ بهره است.
بهعنوان یک قاعده کلی، زمانی که نرخهای بهره توسط بانک مرکزی یک کشور تعیین میشود، بانکهای مصرفکننده نرخهای بهره مشابهی را به مشتریان خود تعمیم میدهند (درحالیکه سود اضافی را بهعنوان حاشیه سود اضافه میکنند).
وقتی یک بانک مرکزی نرخ بهره را کاهش میدهد، بانکهای مصرفکننده نرخهای خود را کاهش میدهند و این معمولاً مشاغل و افراد را وادار میکند تا پول بیشتری قرض کنند. ازاینگذشته، اگر وامگیرنده در پرداخت بهره ماهانه کمتر بدهکار باشد، هزینه وام «ارزانتر» است.
برای آشنایی با مفهوم نرخ بهره و تاثیرهای آن، خواندن مقاله نرخ بهره چگونه بر سهام تاثیر می گذارد؟ را توصیه میکنیم که به درک بهتر بازار به شما کمک خواهد کرد.
تفاوت بین اقتصاد خرد و کلان
تفاوت بین اقتصاد خرد و کلان چست؟ اقتصاد خرد مطالعه نحوه تصمیمگیری بنگاهها و خانوادهها است. اقتصاد کلان به مطالعه اقتصاد در سطح کل است. دلیل خوبی برای این دوشاخه شدن وجود دارد.
برخی از تفاوتهای اساسی بین اقتصاد خرد و اقتصاد کلان وجود دارد. آدام اسمیت بهعنوان پدر اقتصاد و اقتصاد خرد شناخته میشود. اقتصاد خرد بر رفتار افراد، خانوارها یا شرکتها تمرکز دارد و از مطالعه اقتصاد خرد در تصمیمگیریهای مربوط به پسانداز فردی، سرمایهگذاری و غیره یا جمعآوری و رشد درآمد کسبوکار و غیره استفاده میشود. اقتصاد خرد شاخهای از علم اقتصاد است که رفتار یک واحد اقتصادی را مطالعه میکند به زبان ساده، اقتصاد خرد به درک اینکه چرا و چگونه کالاهای مختلف ارزشهای متفاوتی دارند، چگونه افراد تصمیمگیری میکنند و چگونه با یکدیگر همکاری میکنند کمک میکند. بهعنوانمثال، تولید فردی، درآمد فردی و غیره. ابزارهای اصلی اقتصاد خرد، تقاضا و عرضه هستند.
این در حالی است که اقتصاد کلان کشورها و اقتصادها را بهعنوان یک کل مطالعه میکند. اقتصاد کلان بیشتر به موضوعاتی مانند اشتغال، تجارت بینالمللی و رشد اقتصادی توجه دارد. اقتصاد کلان بخشی از اقتصاد است که بر نحوه رفتار بازار یا سیستمهای مختلف که در مقیاس بزرگ هستند و بهاصطلاح یک اقتصاد عمومی عمل میکنند، تمرکز دارد. موضوعات موردمطالعه در اقتصاد کلان شامل برآوردهای بزرگتر مانند تولید ناخالص داخلی (GDP) ، درآمد ملی، اشتغال، تورم و غیره است. بهعنوانمثال، تولید کل، درآمد ملی، مصرف کل و غیره. ابزارهای اصلی اقتصاد کلان عبارتاند از تقاضای کل و عرضه کل.
حوزهی مطالعه
حوزه مطالعه اقتصاد کلان از اقتصاد خرد گستردهتر است. اقتصاد خرد بخشهای خاصی از بازار یک اقتصاد را موردمطالعه قرار میدهد.
اقتصاد کلان کل کشور را موردمطالعه قرار میدهد که بخشهای زیادی از بازار را در بر میگیرد.
موضوعات تحت پوشش
موضوعات تحت پوشش اقتصاد خرد شامل تقاضا، عرضه، رفاه، قیمتگذاری عوامل، مصرف، تولید و غیره است.
مطالعات اقتصاد کلان شامل بیکاری، تورم، درآمد ملی، تولید ناخالص داخلی و غیره است.
محدوده
اقتصاد خرد به مسائل داخلی میپردازد. موضوعاتی مانند تقاضا، عرضه، قیمتگذاری و غیره در بخش اقتصاد خرد مطرح میشوند. درحالیکه اقتصاد کلان با مسائل خارجی و محیطی که دامنه وسیعتری دارند سروکار دارد. بهعنوانمثال، به مسائلی مانند تقاضا و عرضه برای یک بازار داخلی هستند. تورم، درآمد ملی و تولید ناخالص داخلی که ماهیت خارجی و محیطی دارند، میپردازد .
اهمیت
اقتصاد خرد به تنظیم قیمتها بسته به قیمت عوامل تولید یعنی زمین، نیروی کار، کارآفرینی و سرمایه کمک میکند.
اقتصاد کلان بسته به مقیاس بزرگتری از مسائل مانند فقر، تورم، بیکاری و غیره قیمتها را تعیین میکند.
نهادهای مدیریتی
مفاهیم اقتصاد خرد و اقتصاد کلان توسط نهادهای حاکم مختلف مدیریت میشود. بهعنوانمثال، موضوعات اقتصاد خرد توسط افراد و مشاغل مدیریت میشود.
درحالیکه مباحث اقتصاد کلان توسط دولتها و ارگانهای مشابه دولت مدیریت میشود.
در پایان
مطالعه اقتصاد کلان به ما در درک و تحلیل عملکرد یک اقتصاد کمک می کند. اقتصاد کلان نیز مفهوم مهمی است که کل ملت را در نظر می گیرد و برای رفاه اقتصاد کار می کند.
اقتصاد کلان به ما کمک می کند تا ماهیت و اندازه رفاه مادی کشورها را مطالعه کنیم. علاقه مندان به رفاه مادی و اجتماعی باید مسائل را در زمینه اقتصاد کلان مطالعه کنند.
این امر بر اهمیت اقتصاد کلان می افزاید زیرا هدف اصلی مطالعات اقتصاد، مطالعه اقتصاد کلان است. کسی که مشتاق کمک به رفاه جامعه است نیاز به مطالعه اقتصاد کلان دارد.
اقتصاد کلان کمک زیادی به مقابله با شرایط مختلف اقتصادی و باز کردن درها به روی رشد اقتصادی می کند.
بااینحال، هر دو اقتصاد خرد و کلان برای عموم مردم اهمیت دارند. درحالیکه تفاوتهایی بین این دو وجود دارد، هدف نهایی اقتصاد خرد و کلان این است که رفاه عمومی را در خط مقدم قرار دهد و استفاده کارآمد از این دو در بسیاری از موارد این کار را انجام میدهد.
دیدگاهتان را بنویسید